نوشته شده توسط : علی افسری نژاد

ویتامین B1 مخصوص خانمها !
این نوع ویتامین را خانمهای محترم مصرف کنند : به همسرتان توجه کنید

گروه ایران فارس www.iranfars.ir

به پاهای عضلانی، به سینۀ فراخ و مردانه اش، به لبخند زیبایش، به شانه های پهنش، به دستان بزرگ و مردانه اش، به چشمان خوش حالتش، به صدای پرطنین اش و به طور کلی به هر ویژگی و صفتی که از او مرد می سازد، توجه کنید. اغلب مردان دوست دارند که از مردانگی آنها تعریف و تمجید شود و آنها تشنه ی تعریف و تمجید شما هستند. وقتی مردی تحسین شود، مایل است به سرعت به آن پاسخ دهد. به او بگویید که چه همسر با قدرت و خوبی دارید و از اینکه شوهر شماست چقدر خوشحالید و چقدر خوش اقبالید. به شوهرتان بگویید او را در همین گونه که هست، دوست دارید و دیگر اینکه او را در دنیا با هیچ مرد دیگری حاضر نیستید عوض کنید.

ویتامین A1 مخصوص آقایان !
این نوع ویتامین را آقایان محترم مصرف کنند : همسرتان را با زنان دیگر مقایسه نکنید

گروه ایران فارس www.iranfars.ir

هیچ موقع خانمتان را با زنی دیگر، بویژه مادرتان، زن سابقتان یا نامزد قبلی تان مقایسه نکنید. هرگز دربارۀ سایر روابطی که قبلا احتمالا داشته اید، مشتاقانه و با حسرت حرف نزنید. با این اعمال شما عدم امنیت را در جایی که نباید باشد، ایجاد می کنید. مردی که می خواهد گذشته را دوباره زنده کند، به سوی دردسر می رود.

به خاطر داشته باشید همسرتان می خواهد در زندگی شما مقدم ترین فرد باشد. وقتی شما الگویی را مثال می زنید مانند مادرتان، همسر قبلی تان، دخترخاله تان، آنطور احساس کردن برای او خیلی سخت است. او باور می کند که باید دقیقا عین آن الگو عمل كرده، و از آن پیروی کند. هر زنی دوست دارد بابت توانائیهای خودش مورد تحسین قرار گیرد. به او اجازه دهید همان زن شایسته ای باشد که هست. بدانید که اگر به هر کس آزادی بدهید که خودش باشد او بهترین فرد می گردد.


ویتامین B2 مخصوص خانمها !
این نوع ویتامین را خانمهای محترم مصرف کنند : شوهرتان را بابت کارهایی که انجام می دهد تحسین کنید

گروه ایران فارس www.iranfars.ir

به طور مثال اگر او اتومبیل را تعمیر می کند به او بگویید چقدر خوش اقبالید که همسری را دارید که از استعداد و تواناییهای مکانیکی تا این حد بالا برخوردار است. اگر او با بچه ها بازی می کند، به او بگویید بچه ها چقدر خوشبختند که پدری چون تو دارند. اگر او اهل ورزش است به او بگویید چقدر عالی است که مردی با هیکل متناسب دارید و به ورزش کردن اهمیت می دهد. اگر او شما را در رفاه گذاشته است به او بگویید در رؤیاهایتان هم نمی گنجید شیوۀ زندگی را که او برایتان فراهم آورده است داشته باشید.

ویتامین A2 مخصوص آقایان !
این نوع ویتامین را آقایان محترم مصرف کنند : عشق خود را نسبت به همسرتان اثبات کنید

گروه ایران فارس www.iranfars.ir

زنها از شما مردها می خواهند، عشق خودتان را به گونه ای محسوس و مملوس نشان دهید. در واقع، عشق را هر روز و از راههای کوتاه باید بر زبان آورد و نشان داد. خرید هدیه های کوچک و تقدیم آن به شکلی خوشایند می تواند جالب و زیبا باشد. مثلا شما می توانید یک بسته شکلات بزرگ بخرید و به آن یادداشتی ضمیمه کنید، بدین مضمون: "تقدیم به همسر بی نظیرم که همیشه به من خوبی و عشق می دهد."هدیه هایی که خانمها دوست دارند شوهرانشان به آنها تقدیم کنند بدین قرارند: گل، کارت پستالهای زیبا همراه با دست خط خودتان، عطر، جواهرات، مجسمه های زیبا، کیف، لباس، بسته های شکلات (کاکائو های تخته ای)، تلفن موبایل، ساعت مچی و اگر خیلی پولدارید ماشین های مدل بالا!.... اگر امکان پیچیدن هدیه نیز وجود دارد، حتما آن را با کادوهای رنگی زیبا بسته بندی کنید.

خانمها دوست دارند خودشان بسته بندی ها را باز کنند. گرفتن هدیه، به زنها احساس با ارزش بودن می دهد و عدم دریافت هدیه، این پیام را برای زن تداعی می کند که شما برای او هیچ ارزشی قائل نیستید و به او توجهی ندارید و در یک کلام، دوستش ندارید. در مشاوره های خصوصی مان زمانی که با مراجعان صحبت می کنیم و می گوییم که این تکنیکها را به کار برید، خانمها می گویند که خیلی دوست داریم دقیقاً شوهرمان این کارها را برایمان انجام دهد ولی شوهرمان می گوید این مسخره بازیها و این بچه بازیها دیگر چیست؟ پس این لباسهایی که پوشیده اید چه کسی برایت خریده است؟ یا خرج خانه را چه کسی می کند؟ آقایان، قبول داریم که به طور غیرمستقیم برای خانمتان خرج می کنید ولی وقتی که او خودش اشاره کند که به چه چیزهایی نیاز دارم و با هم بروید بخرید این روش او را دچار هیجان نمی کند. شما زمانی می توانید او را غافلگیر کنید که خودتان بدون اطلاع او، برایش هدیه های مختلف بخرید و در مواقعی که انتظارش را ندارد به او تقدیم کنید. بعضی از مراجعان مرد نیز می گفتند که این روشها مربوط به دوست پسرها و دوست دخترهاست و زندگی زناشویی فرصتی برای اجرای این تکنیکها و مسخره بازیها نمی گذارد! ولی ما به شما آقایان می گوییم که این کتاب را دقیقاً برای شماها که فکر می کنید زندگی چیز دیگری است نوشته ایم، زیرا اگر این روشها را به کار نبرید یا مرتباً باید ناله ها و شکوه های همسرتان را بشنوید و یا اینکه خودتان تاوان هزاران مسئله ای را که بعداً برایتان پیش می آید را بپردازید!

گروه ایران فارس www.iranfars.ir

ویتامین A3 مخصوص آقایان !
این نوع ویتامین را آقایان محترم مصرف کنند : زنان نیاز به صحبت کردن دارند

گروه ایران فارس www.iranfars.ir

شوهری که یاد می گیرد هر روز وقت صرف کند و با زن خود حرف بزند و به صحبتهای او گوش دهد، قلب او را برای همیشه تسخیر می کند. از دیدگاه ما: "اگر خانمها و آقایان روزی٢٠ دقیقه با هم صحبت کنند، درِ طلاق را برای همیشه به روی خودشان می بندند. مردی که نیاز زن را برای صحبت کردن نادیده می گیرد، همسری مهربان و عیبجو پیدا خواهد کرد.

وقتی او به شما غُر می زند و لحظه ای آرامتان نمی گذارد آنچه در واقع او می گوید این است: اگر نمی توانم با گفتگویی خوب بر تو اثر بگذارم، با مذاکرۀ نامطبوع اثر خواهم گذاشت چون حتی بگو و مگوها بهتر است پوچی و خلأیی است که وقتی با تو هستم احساس می کنم. آنچه او هر بار می گویند این است: لطفاً به حرف من گوش بده. می خواهم آنچه را برای من اتفاق افتاده و دربارۀ آن نگرانم، با تو در میان بگذارم." در واقع پند یا نصیحت یا راه حلی نمی خواهم، فقط می خواهم حرفم را بشنوی و آنچه را می گویم درک کنی و به احساس من اهمیت دهی."


ویتامین B5 مخصوص خانمها !
این نوع ویتامین را خانمهای محترم مصرف کنند : همسرتان را بابت آنچه می گوید تمجید کنید

گروه ایران فارس www.iranfars.ir

به طور مثال اگر او شوخ طبع است به او بگویید: شوخ طبعی او را دوست دارید و این حالت او باعث احساس نشاط شما می گردد. اگر او اهل ریسک و خطر کردن است به او بگویید: شجاعت او را که پای هر چه بدان اعتقاد دارد می ایستد، خیلی دوست دارید. اگر او کم حرف است به او بگویید: چه شنوندۀ خوبی است و چه نفوذ آرام کننده ای بر شما دارد. اگر او پرحرف است به او بگویید که روح بخش و گرم کننده مجالس و مهمانی هاست و چقدر دوست دارید که به سخنانش گوش دهید. اگر او راستگو و درستکار است به او بگویید: چه خصیصه های زیبایی داری و شما این صفات را خیلی دوست دارید. اگر باوفاست به او بگویید: چقدر عالی است که می توان به او اعتماد کرد. به طور کلی همه چیز و هر چیزی بایستی به شیوۀ مثبت مورد توجه قرار گیرد و با تمجید تفسیر شود. هرگز شوهرتان را با مردان دیگر فامیلتان مقایسه نکنید و مثلاً نگویید که علی آقا در خانه به همسرش کمک می کند و یا برای زنش خیلی هدیه می خرد و خیلی بهتر از تو همسرداری می کند. با انتقاد کردن و مقایسه ی او با دیگران از میزان صمیمیت و نفوذ خود بر همسرتان می کاهید. به یاد داشته باشید که هیچ کس از انتقاد خوشش نمی آید حتی شما!

ویتامین A5 مخصوص آقایان !
این نوع ویتامین را آقایان محترم مصرف کنند : شام بخرید و به خانه بیاورید

گروه ایران فارس www.iranfars.ir

یکی از روشهایی که می توانید خانمتان را غافلگیر کنید این است که بعضی از روزها پس از آنکه به محل کارتان رفتید به همسرتان تلفن بزنید و پس از خوش و بش کردن با وی، بگوئید: عزیزم نگران تهیه شام نباش، زیرا من موقع برگشت شام می خرم و به خانه می آورم.

ویتامین B6 مخصوص خانمها !
این نوع ویتامین را خانمهای محترم مصرف کنند : با کاغذهای پشت چسب دار حرف خود را بزنید

گروه ایران فارس www.iranfars.ir

این نوع کاغذهای کوچک پشت چسب دار را می توانید از فروشگاههای بزرگ یا مغازه های لوازم تحریری خریداری کنید. سپس یادداشتهای خود را در جاهایی که اصلاً احتمالش را نمی دهد بچسبانید، به طوری که وقتی صبح آمادۀ رفتن به محل کارش می شود ببینید. به طور مثال این نوشته ها را می توانید بر روی کیف دستی او، بر روی داشبرد اتومبیلش و یا روی درب یخچال و فریزر بچسبانید و در همه ی آنها بنویسید که به نظرتان او چقدر عالی و قدرتمند و دوست داشتنی است و چقدر از اینکه همسر او هستید احساس خوشحالی و شادمانی دارید و در نهایت چقدر او را دوستش دارید.



:: موضوعات مرتبط: علمی , متفرقه , عاشقانه , ,
:: بازدید از این مطلب : 786
|
امتیاز مطلب : 108
|
تعداد امتیازدهندگان : 36
|
مجموع امتیاز : 36
تاریخ انتشار : یک شنبه 14 فروردين 1390 | نظرات ()
نوشته شده توسط : علی افسری نژاد

هفت سین www.iranfars.ir

رایحه پاکیزگی به فضای خانه، روح سرسبزی و طراوت بخشیده است. لباس های نو بر تن کرده ایم و درکنار سفره هفت سین به انتظار نو شدن نشسته ایم. سفره زیباست و همه منتظر حلول سال نو. هیجانی زیبا، تمام وجوداعضای خانواده رادربرگرفته است. این سفره یک سفره خیالی و پوچ و بی معنی نیست، بلکه نشانه ای از آن است که در آغاز سال که روز و سال نو می شود ما نیز نفس خویش راتهذیب کنیم و بر آن تزکیه ارج نهیم تا خداوندی که هفت آسمان را آفریده و هفت دریا را زیر آن نشانده ، بدین وسیله هفت نماد را فرا روی ماقرار داده و به ما نشان می دهدکه به کدامین وجه زندگی خویش را سپری کنیم و با نشستن و برخاستن در کنار این سفره، اسطوره عشق و صفا و پاکی ای را که درآن وجود دارد، در جسم و روح خود منعکس کنیم.

سنجد

سین اول، سنجد

سنجد نماد سنجیده عمل کردن است.سنجد را بر این باور بر سفره می گذارند که هرکس با خویشتن عهد کند درآغازسال هرکاری را سنجیده انجام دهد.سنجد نشانه گرایش به عقل است؛ احترام به تفکر و ترویج و خردمندی.

 

سیب

سین دوم، سیب

دومین سینی که برسفره می نهند سیب است که نماد سلامتی و عشق می باشد.

سبزه

سین سوم، سبزه

سبزه پس از سنجد و سیب بر سر سفره گذاشته می شود که نشانه خرّمی و شادابی و خوش اخلاقی است.سبزی با خود شادابی ، نیکویی و سرزندگی را به همراه می آورد. رنگ سبز ارتعاش افکار ما را موزون نگه می دارد و به ما آرامش می دهد.

سمنو

سین چهارم، سمنو

سمنو مظهر صبر و مقاومت و عضو عدالت و قدرت است.

سیر

سین پنجم، سیر

سیر به نشانه رعایت حدود و مرزهاست. به سفره هفت سین راه یافته تا پای را از گلیم خویش بیرون ننهیم .سیر نماد مناعت طبع است یعنی انسان باید همواره با قناعت بر جهان بنگرد. پس سیر که نشانه قناعت و یادآور امتناع از تجاوز است را بر سر سفره می نهیم تاانسانی عاقل ،سالم ،شاداب، قوی و قانع باشیم.سیرچشمی و چشم سیری از بزرگ ترین صفات انسان برتر است.

سرکه

سین ششم، سرکه

سرکه نماد پذیرش ناملایمات و نماد رضا و تسلیم است.واقف بر این نکته هستیم که زندگی پیوسته توام با رنج و مشقت و زحمت است و هیچ انسان متعهد و با مسئولیتی نیست که بدون دغدغه بتواند به زندگی ادامه دهد.خداوند، زمین و آسمان و انسان را آسوده و بی غم نیافرید و در هر مشقتی که می رسد ،حکمتی نهفته است و سرکه گویای تسلیم در برابر حکمت خداوند بزرگ و حکیم است.

سماق

و سین هفتم، سماق

آخرین سین سفره هفت سین سماق است.سماق نمادصبر و بردباری وتحمل دیگران است.صبر به انسان می آموزد که درگذر زندگی، خستگی راباید خسته کرد و کامیابی را باید یافت.
پس بیایید با ایمان به چنین ارزش هایی سال نو را آغازکنیم و با گرایش به عقل و غلبه بر ترس و اضطراب، تصمیم بگیریم زندگی را ازنو بسازیم….



:: موضوعات مرتبط: علمی , متفرقه , ,
:: بازدید از این مطلب : 883
|
امتیاز مطلب : 115
|
تعداد امتیازدهندگان : 36
|
مجموع امتیاز : 36
تاریخ انتشار : سه شنبه 24 اسفند 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : علی افسری نژاد

 

۴۰ نکته بهترین همسران دنیا

● آشنایی با برخی مهارت های همسر داری
۱) شاد باشیم؛ شاد بودن همیشه ارزشمند است، پس سعی کنیم خود را خوشحال و سرحال نشان دهیم تا خستگی را از تن شریک زندگی خود دور کنیم.
۲) صبور باشیم؛ اگر رفتار همسرمان را خوشایند نمی‌دانیم بهتر است با حوصله و تأمل و در شرایط مناسب او را از چگونگی رفتارش آگاه کنیم.
۳) منطقی رفتار کنیم؛ مسایل را منطقی و درست بررسی کنیم و به جای منافع شخصی، مصالح زندگی مشترک را در نظر بگیریم و بی‌طرفانه قضاوت کنیم.
۴) کم توقع باشیم؛ از همسرمان آن‌قدر انتظار داشته باشیم که بتواند به انتظارات پاسخ دهد.
۵) مثبت‌نگر باشیم؛ با بیاد آوردن لحظات شیرین زندگی بدبینی را از خود دور کنیم، به رفتارهای خوب همسرمان بیشتر بیندیشیم و جنبه‌های خوب زندگی را فراموش نکنیم.
۶) خوش‌بین باشیم؛ داشتن نگاه خوش‌بینانه به زندگی و اطرافیان باعث ایجاد آرامش و بذل محبت و عاطفه می‌شود.
۷) یک‌دل باشیم؛ درک متقابل موجب ایجاد تفاهم می‌شود و یکدلی به وجود می‌آورد.
۸) شنونده ی خوبی باشیم؛ هنگامی که همسرمان با ما صحبت می‌کند حتی‌الامکان به چشمان او نگاه کنیم و یا با اشاره و سرتکان دادن نشان دهیم که به حرف‌های او توجه داریم.
۹) مشوق همسر خود باشیم؛ برای رفتارها و صحبت‌های همسرمان ارزش قائل شویم و با یادآوری موقعیت‌های موفق گذشته ، او را تشویق کنیم تا آینده ی بهتری داشته باشد.
۱۰) به پیشرفت یکدیگر اهمیت دهیم؛ آنقدر صمیمی باشیم که پیشرفت و ترقی همسرمان یکی از آرزوهای ما باشد، در حقیقت اولین کسی که از این پیشرفت سود می‌برد ما هستیم.
۱۱) خوش قول باشیم؛ برای حرف‌ها و قول‌های خود ارزش قائل شویم و خود را در مقابل آنها مسوول بدانیم خوش‌قولی نشانه ی احترام به خود و همسر است.
۱۲) به شخصیت همسرمان احترام بگذاریم و حرمت یکدیگر را نزد خانواده و دوستان و ... حفظ کنیم.
۱۳) ارتباط کلامی و عاطفی خود را حفظ کنیم؛ سعی کنیم با همسر خود درباره ی مسائل مختلف گفتگو کنیم. صحبت کردن بهترین راه آگاهی از افکار و احساسات همسر می‌باشد.
۱۴) با یکدیگر مهربان باشیم؛ همسرمان را جزئی از وجود خود بدانیم، محسناتش را بازگو کنیم، برایش خوبی بخواهیم و در راه کمک به همسرمان تمام تلاش خود را به کار ببریم. با مهربانی می‌توانیم مالک قلب‌های یکدیگر باشیم و رابطه ی گرم و صمیمی بر قرار کنیم.
۱۵) محبت‌پذیر و قهر گریز باشیم؛ منش توأم با مهربانی و دوری از قهر و کینه صفت همسران فداکاراست. تلاش کنیم که آیینه ی زندگیمان شفاف و بدون غبار کدروت باشد.
۱۶) راستگو باشیم؛ صداقت و راستی از بهترین سرمایه‌های زندگی مشترک است. هرگز نباید به دروغ و نیرنگ متوسل شویم حتی اگر حقیقت به نفع ما نباشد. فراموش نکنیم که دروغ پایه‌های زندگی را سست می‌کند.
۱۷) محیط خانواده را با صفا کنیم؛ فضای عاطفی خانواده باید چنان مطلوب و دوست داشتنی باشد که همسرمان در آن احساس رضایت خاطر کند و از امنیت روانی برخوردار باشد.
۱۸) به ارزش‌های دینی، اخلاقی و خانوادگی پایبند باشیم؛ ارزش‌ها از ارکان و ستون‌های اصلی خانواده محسوب می‌شوند و مقید بودن به ارزش‌ها موجب دوام و استحکام خانواده می‌شود و اصالت آن را حفظ می‌کند.
۱۹) به نیازهای همسر توجه کنیم؛ رفتار دلنشین و توأم با متانت موجب می‌شود خواسته‌های خود را به راحتی بیان کند.
۲۰) بهداشت روانی همسر را تأمین کنیم؛ در سایه ی سلامت جسمی و روانی می‌توانیم به هدف‌های خود برسیم، بنابراین باید به رفتار او توجه نماییم و از افسردگی و خمودیش جلوگیری کنیم.
۲۱) با یکدیگر مشورت کنیم؛ هر یک از همسران باید حق داشته باشند نظر و پیشنهاد خود را بیان کنند. با مشورت کردن، راه رسیدن به زندگی سالم کوتاه تر می‌شود.
۲۲) قدرشناس باشیم؛ از همسرمان به خاطر انجام وظایف، مسوولیت‌ها و همکاری‌هایش قدردانی کنیم برای ابراز سپاسگزاری و تشکر به کلمه‌های خاصی نیازمند نیستیم!
۲۳) احساس مسوولیت داشته باشیم؛ هر یک از همسران باید خود را در مقابل کاری که برعهده گرفته‌اند متعهد بدانند و از انجام دادن آن شانه خالی نکنند.
۲۴) برنامه‌ریزی کنیم؛ در حقیقت برنامه‌ریزی به زندگی خانوادگی نظم و سامان می‌بخشد.
۲۵) الگوی خوبی باشیم؛ طوری رفتار کنیم که الگوی رفتاری مناسبی برای همسر و فرزندان خود باشیم.
۲۶) خود را به جای همسرمان بگذاریم؛ دنیا را از دریچه ی نگاه او ببینیم و از خود بپرسیم : «اگر من جای او بودم چه می‌کردم؟»
۲۷) به خواسته‌ها و افکار یکدیگر احترام بگذاریم؛ فراموش نکنیم که ازدواج پیمان همکاری و تشریک مساعی است.
۲۸) میانه رو و متعادل باشیم؛ حضرت علی (ع) فرموده‌اند «خیرالامور اوسط‌ها»، پس اگر در تمام امور زندگی (خوردن، خوابیدن، مسافرت و حتی محبت کردن و...) اعتدال را رعایت کنیم کمتر دچار مشکل می‌شویم.
۲۹) با جملات زیبا از همسر خود دلجویی کنیم؛ یک جمله ی شورانگیز می‌تواند طوفانی از خشم وغضب و نفرت را خاموش کند و بنای زندگی را از خطرات گوناگون دور سازد.
۳۰) روابط زناشویی را بسیار مهم بدانیم؛ عدم توجه به این روابط موجب ایجاد مشکلات مختلف خانوادگی، روحی و روانی برای هر یک از طرفین می‌شود و زندگی را با خطرهای جدی روبرو می‌کند.
۳۱) به همسر خود بگوییم که من به خاطر عشق به تو همه ی سختی‌های زندگی‌مان را می‌پذیرم چنین جملاتی باعث دلگرمی او می‌شود.
۳۲) همسر خود را راضی کنیم؛ باید طوری رضایت همسرمان را جلب نماییم که مطمئن باشیم هیچ وقت ما را ترک نمی‌کند و یا در هیچ مشکلی ما را تنها نمی‌گذارد.
۳۳) با متانت و صداقت قبول کنیم که در بعضی از کارها همسرمان شایسته‌تر است.
۳۴) برای سخن و پیشنهاد همسرمان احترام قائل شویم و خود را عقل کل ندانیم. باور داشته باشیم که همیشه همه چیز را همگان دانند.
۳۵) سختی‌ها و مشکلات محیط کار را در حد ضرورت با همسرمان در میان بگذاریم؛ هم فکری بار مشکلات را سبک‌تر می‌نماید.
۳۶) فرمان ندهیم؛ نباید خانه را به پادگان تبدیل کنیم، متوجه باشیم که خانه کانون عشق و محبت است نه محل یکه تازی و خشونت.
۳۷) تعصبات غلط و افکار مزاحم را از خود دور کنیم؛ افکار مزاحم مانند خوره، سلامت روانی انسان را از میان می‌برند. بهتر است به جای اعمال تعصبات دست و پاگیر انرژی خود را صرف توجه به همسر و خانواده نماییم.
۳۸) از ازدواج خود اظهار پشیمانی نکنیم؛ زندگی و روابط خود را با دیگران مقایسه نکنیم و از یاد نبریم که زندگی هر کسی مطابق سلیقه و عقل و درایت او اداره می‌شود.
۳۹) روی نقاط ضعف همسر خود انگشت نگذاریم؛ هر فردی ممکن است در موارد مختلف دچار ضعف باشد آشکار کردن و بزرگ جلوه‌دادن این نقاط ضعف موجب ایجاد کدورت می‌شود. هرگز نباید از نقطه ضعف‌ها به عنوان اسلحه‌ای برای سکوت یا شکست دادن همسر استفاده کنیم.
۴۰) مقابله به مثل نکنیم؛ از رفتارهای تلافی جویانه بپرهیزیم و سعی کنیم به جای مقابله به مثل، رفتار مناسب را به او یادآوری نماییم



:: موضوعات مرتبط: علمی , متفرقه , ,
:: بازدید از این مطلب : 796
|
امتیاز مطلب : 93
|
تعداد امتیازدهندگان : 29
|
مجموع امتیاز : 29
تاریخ انتشار : سه شنبه 10 اسفند 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : علی افسری نژاد

بیشتر مشاجره‌های لفظی میان زن و شوهرها از حرف‌هایی که میان آن‌ها رد و بدل می‌شود، برمی‌خیزد؛ حرف‌هایی که یا نشان‌دهنده‌ی اختلاف نظر درباره‌ی عقاید و سلایق آن‌هاست یا قرار است منجر به یک تصمیم مشترک برای یکی از امور زندگی شود. اما چرا این اختلافات در دوران آشنایی پیش از ازدواج مجال بروز پیدا نمی‌کنند؟

دلیل اول آن است که تا زمانی که دو نفر زیر یک سقف نروند و زندگی مشترکشان را شروع نکنند، کمتر ممکن است حرف‌هایی از این دست پیش بیاید و دلیل دیگر آن‌که اگر هم پیش بیاید، رودربایستی‌ها و ملاحظات باعث می‌شود، طرفین حرف خود را فروبخورند.

پس اگر دختر و پسر در دوران آشنایی پیش از ازدواج در چنین مواردی حرفی پیش بکشند و بدون خودسانسوری و واقع‌بینانه نظر خود را بگویند و نظر طرف مقابل را بشنوند، می‌توانند دوران زناشویی بهتری را برای خود متصور باشند
 
دقت کنید که هیچ‌یک از محورهای پیشنهادی گفت‌وگو که در ادامه می‌خوانید، برای ارزش‌گذاری رفتار شما یا طرف مقابلتان نیست؛ هدف، تنها روشن شدن تفاوت‌ها است. تفاوت‌هایی که اغلب یکی از این سه حالت را دارند: مفید و مکمل هم، قابل اغماض و مدیریت، غیرقابل اغماض و مدیریت‌.

محاسن خانواده‌ها؛ محور اول

هر یک از طرفین، ابتدا از نظر خود، محاسن خانواده‌ای را که در آن بزرگ شده‌ است، برشمرده و سپس به طرف مقابل فرصت دهد تا بگوید آیا او هم مواردی را که به‌عنوان ارزش‌ها و محاسن خانواده‌ی همسر آینده‌اش شنیده است، «ارزش» و «حُسن» می‌داند؟
نکته: ممکن است رفتاری که شما همیشه به‌عنوان یکی از خوبی‌های خانواده و اقوام خود می‌پنداشته‌اید، در نظر همسر آینده‌تان، یک رفتار ناپسند یا مشکل‌ساز تلقی شود.
 
 
معایب خانواده‌ها؛ محور دوم

هریك از طرفین، ابتدا باید بر اساس معیارهای عرفی جامعه، معایب خانواده‌ای را كه در آن بزرگ شده است، برشمرده و بگوید كه آیا این معایب در زندگی شخصی و مشترك با همسر آینده‌اش مشكل‌ساز خواهد بود یا نه؟ (اگر مشكل‌ساز خواهد بود، تا چه اندازه؟)
همچنین صادقانه بگوید كه افكار و رفتار خودش نیز تحت تأثیر این خلقیات غلط خانوادگی هست یا نه؟ (اگر تحت تأثیر است، تا چه اندازه؟)
سپس طرف مقابل بدون تعارف و رودربایستی باید بگوید كه آیا می‌تواند با چنین روحیاتی كنار بیاید یا نه؟
 
 
زمان بچه‌دار شدن؛ محور سوم

هریك از طرفین باید نظر خود را درباره‌ی زمان بچه‌دار شدن بگوید.
ممکن است شما معتقد باشید بلافاصله پس از ازدواج باید بچه‌دار شد. این عقیده تنها مختص به کسانی که دیر ازدواج می‌کنند و نگران فاصله‌ی سنی خود و فرزندشان هستند نیست، بل‌که کسانی هم هستند که معتقدند با زود آمدن بچه، زن و شوهر بیشتر وابسته‌ی هم می‌شوند و رفتارهای کودکانه‌ی خود را  زودتر کنار می‌گذارند.
در این میان عده‌ای هم معتقدند همین‌طور که زندگی سر و سامان می‌گیرد، بچه‌ی زودآمده هم از آب و گل در می‌آید و همه‌ی دردسرهای اول زندگی با هم تمام می‌شود.
اما شاید طرف مقابل شما از آن‌هایی باشد که معتقدند چند سال اول زندگی را باید در غیاب بچه خوش بود و گشت و گذار کرد یا از آن‌هایی که عقیده دارند تا رفاه کامل برقرار نشود، نباید بچه‌دار شد. پس در این موارد به صراحت صحبت کنید.
 
 
تعداد بچه‌ها؛ محور چهارم
هریك از طرفین باید نظر خود را درباره‌ی تعداد بچه‌ها بگوید.
ممکن است شما معتقد به تک‌فرزندی باشید و معتقد باشید یک ده آباد بهتر از صد شهر خراب است و یا اصلا حوصله‌ی بیش از یک بچه را نداشته باشید.
شاید هم برعکس؛ عقیده داشته باشید که بچه‌ی یکی‌یک‌ دانه، خل و دیوانه می‌شود و بچه باید هم‌بازی داشته باشد و یا بیش از یکی باشد تا در سنین بالاتر تنهایی شما را بیش‌تر پر کند.
حالت دیگر این است که شما معتقد به جوری جنس باشید؛ یعنی بگویید بچه‌دار شدن را باید حتی‌الامکان تا وقتی هم که فرزند پسر داشت و هم فرزند دختر ادامه داد.
پس عقیده‌ی ‌خود را ـ هرچه که هست ـ در این مورد پنهان نکنید.
 
 
تربیت بچه‌ها؛ محور پنجم
هریك از طرفین باید نظر خود را درباره‌ی نحوه‌ی تربیت بچه‌ها بگویند.
ممکن است شما معتقد باشید که هنوز هم روش‌های سنتی تربیت و سخت‌گیری به بچه از همان سنین طفولیت، مطمئن‌ترین راه برای حفظ او در مسیر صحیح رشد فکری است.
شاید هم معتقد به روش‌های نوین تربیتی باشید و یادگیری روش درست تربیت بچه را مستلزم مطالعه‌ی کتاب‌های روان‌شناسی تربیت بدانید.
کسانی هم هستند که می‌گویند باید کتاب‌های تربیتی را خواند اما این روش‌ها را با در نظر گرفتن واقعیات و شرایط فرهنگی جامعه به‌کار بست.
در هرحال فراموش نکنید که در بحث تربیت، جدال سخت‌گیران و آسان‌گیران و نیز نبرد سنت و مدرنیزم یکی از زمینه‌های بروز اختلاف است.
 
 
دایره‌ی همدلی و پایبندی؛ محور ششم

همدلی و پایبندی برای هرکس تعریف خاص خود را دارد
.
ممکن است شما نوع برخورد یا نوع پوشش همسرتان در محافل خانوادگی یا عمومی را نشان‌دهنده‌ی میزان پایبندی او به زندگی مشترکتان بدانید.
یا ممکن است شما به همسرتان اعتماد کامل داشته باشید، اما باز هم به‌خاطر ناپسند شمردن رفتارهای برخی اشخاص دیگر ـ اعم از مرد و زن و فامیل و غیرفامیل ـ متوقع همدلی و همکاری او در محدود کردن ارتباطات‌ خود با آن‌ها باشید.
این هم ممکن است که شما نگران گذشته‌ی نامزدتان باشید.‌
اما درهرحال دو چیز را از یاد مبرید:
اول این‌که؛ هرگز نمی‌توانید متوقع قطع ارتباط همسرتان با والدینش باشید.
دوم این‌که؛ از ماجراهای گذشته‌ی خود، آن‌چه را که ممکن است در آینده برای زندگی مشترکتان مشکل‌ساز شود، ناگفته نگذارید و متقابلا به نامزدتان نیز این را یادآور شوید، اما در گذشته‌ی یکدیگر بیش از این جست‌وجو نکنید.
 
 
خرج کردن؛ محور هفتم
از نظر شما چه هزینه‌هایی خرج لازم و چه هزینه‌هایی خرج زائد هستند؟
ممکن است کاری که شما به حساب صرفه‌جویی خود می‌گذارید، همسر آینده‌ی شما به پای خساست شما بگذارد.
در اطراف خود، چه کسی را ولخرج، چه کسی را خسیس و چه کسی را مدبر می‌دانید؟ نمونه‌هایی از ولخرجی، خساست و تدبیر آن‌ها را مثال بزنید.
مثلا ممکن است شما هدایا و کادوهای متقابل مناسبتی را باعث افزایش محبت بین اعضای خانواده یا اقوام بدانید و ممکن است آن را نوعی ولخرجی و عرصه‌ای برای بروز چشم و هم‌چشمی‌ها تلقی کنید.
شاید هم نفس عمل را ستایش کنید اما معتقد باشید که باید در هر مورد، فراخور حال عمل کرد.
یا ممکن است صرف ناهار و شام را در بیرون از منزل، یک تفریح خوب یا یک ولخرجی بی‌مورد به حساب آورید.
نظرتان در مورد خرج کردن برای سرگرمی‌هایی مثل مسافرت، شهربازی، سینما، تآتر، گالری‌های هنری و کنسرت‌های موسیقی یا میهمانی دادن چیست؟
 
 
پیشرفت مالی؛ محور هشتم
آیا شما فکر می‌کنید که طی هر یک‌ سال باید پیشرفت‌های مهمی در زندگی‌تان محقق شود یا در عرض کمتر از یک ‌سال؟
آیا شما فقط خودتان را به عنوان مدیر برنامه‌های کاری و مالی خود قبول دارید یا همسرتان را نیز به ‌عنوان کسی که از مسائل کاری و مالی شما خبر دارد، مشاور و حتی مدیر خوبی برای برنامه‌های‌تان می‌دانید؟
به عنوان مثال؛ آیا شما فکر می‌کنید فعلا بیش از این نمی‌توان برای تغییر شرایط مالی و ارتقای وضعیت شغلی کاری کرد یا معتقدید که دو فکر بهتر از یک فکر جواب می‌دهد و همفکری با همسرتان در این مورد، می‌تواند منشاء تحول باشد؟
آیا شما معتقدید که زن نیز باید در این مسیر با شوهر خود همراه شود و بیرون از خانه شغلی داشته باشد؟
نهایت پیشرفت برای شما چیست؟ تصاحب یک خانه‌ی مناسب و یک اتومبیل؟ تصاحب یک خانه مجلل در بالای شهر و یک اتومبیل مدل‌بالا و یک ویلا در منطقه‌ای خوش‌ آب و هوا؟ یا...؟
 
 
اوقات فراغت و امور منزل؛ محور نهم

به نظر شما ایام تعطیل و اوقات فراغت برای چه کاری است؟
امور منزل و کارهای عقب‌افتاده؟ استراحت؟ تفریح؟ مطالعه؟ اهمیت هرکدام از این موارد برای شما چه‌قدر است؟ بیشتر اهل کدام‌یک از این کارها هستید؟
آیا حاضرید وقتی که نیاز به استراحت ندارید، بدون دلخوری از سر رفتن حوصله‌تان، فرصت استراحت به همسرتان بدهید؟
به نظر شما همکاری شوهر در انجام امور منزل ـ جمع ‌و جور، رُفت ‌و روب، شست ‌و شو، آشپزی، خرید مایحتاج روزانه، امور بچه‌ها و... ـ تا چه‌‌ اندازه باید باشد؟ برای روشن شدن این میزان، درصد بگویید.
چه کارهایی برای اوقات فراغت روزانه و چه کارهایی برای ایام تعطیل مناسب‌اند؟
تماشای فیلم را در منزل ترجیح می‌دهید یا سینما؟
مطالعه را مفید می‌دانید یا ضروری؟
چه‌قدر میهمانی رفتن یا میهمانی دادن را دوست دارید؟
دوست دارید چه‌مقدار از اوقات فراغت خود را دو نفری و چه‌مقدار از آن را در جمع دوستان و آشنایان بگذرانید؟
چه‌قدر اهل سفر هستید و چه‌ گونه مسافرتی را دوست دارید؟
آیا قدم زدن در کوچه‌ها و خیابان‌های شهر را دوست دارید؟
آیا...؟
 
 
صمیمیت و احترام؛ محور دهم
دایره‌ی پرهیز از توهین و حفظ احترام طرفین در هنگام بروز اختلافات و مشاجره‌های لفظی را چه‌گونه ترسیم می‌کنید؟
آیا درصورت بروز مشاجره‌ با یک شخص، معمولا آن را محدود به موضوع مورد اختلافتان با او می‌کنید، یا کل شخصیت و کل رابطه‌ای را که با او دارید، زیر سوال می‌برید؟
ابراز علاقه، عشق و محبتِ همسرتان به شما باید چه‌گونه باشد؟ با حرف‌های محبت‌آمیز؟ با دادن هدیه؟ با کمک در انجام کارهای شخصی شما؟ با ناز و نوازش و رفتارهای زناشویی؟
توقع دارید همسرتان هرکدام از این کارها را با چه فواصل زمانی و در چه اوقاتی برای شما انجام دهد؟
تا چه اندازه آمادگی پیش‌قدم شدن برای انجام هرکدام از این کارها را دارید و تا چه اندازه متوقع‌ هستید همسرتان در این موارد پیش‌قدم شود؟


:: موضوعات مرتبط: علمی , متفرقه , ,
:: بازدید از این مطلب : 755
|
امتیاز مطلب : 85
|
تعداد امتیازدهندگان : 29
|
مجموع امتیاز : 29
تاریخ انتشار : پنج شنبه 5 اسفند 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : علی افسری نژاد

 تاریخچه ولنتاین ، سپندارمزگان روز ولنتاین ایرانی

روز والنتاین (روز عشاق و یا روز عشق ورزی) مصادف با ۲۵ بهمن‌ماه (۱۴ فوریه) در بعضی فرهنگها روز ابراز عشق است.
این ابراز عشق معمولاً با فرستادن کارت والنتاین به صورت ناشناس انجام می‌شود. سابقهٔ تاریخی روز والنتاین به جشنی که به افتخار قدیس والنتاین در کلیساهای کاتولیک برگزار می‌شد، باز می‌گردد.



ولنتاین


در سده سوم میلادی که مطابق می‌شود با اوایل شاهنشاهی ساسانی در ایران، در روم باستان فرمانروایی بوده است بنام کلودیوس دوم. کلودیوس عقاید عجیبی داشته است از جمله اینکه سربازی خوب خواهد جنگید که مجرد باشد. از این رو ازدواج را برای سربازان امپراتوری روم قدغن می‌کند.


کلودیوس به قدری بی‌رحم وفرمانش به اندازه‌ای قاطع بود که هیچ کس جرات کمک به ازدواج سربازان را نداشت. اما کشیشی به نام والنتیوس (والنتاین)، مخفیانه عقد سربازان رومی را با دختران محبوبشان جاری می‌کرد. کلودیوس دوم از این جریان خبردار می‌شود و دستور می‌دهد که والنتاین را به زندان بیندازند. والنتاین در زندان عاشق دختر زندانبان می‌شود. سرانجام کشیش به جرم جاری کردن عقد عشاق، با قلبی عاشق اعدام می‌شود…


بنابراین او را به عنوان فدایی و شهید راه عشق می‌دانند و از آن زمان نهاد و نمادی می‌شود برای عشق!


.در ایران باستان، نه چون رومیان از سه قرن پس از میلاد، که از بیست قرن پیش از میلاد، روزی موسوم به روز عشق بوده است. در تقویم جدید ایرانی دقیقا مصادف است با ۲۹ بهمن، یعنی تنها ۳ روز پس از روز والنتاین. این روز سپندارمذگان یا «اسفندارمذگان» نام داشته است. سپندارمذگان جشن زمین و گرامی داشت عشق است که هر دو در کنار هم معنا پیدا می‌‌کردند. در این روز زنان به شوهران خود با محبت هدیه می‌‌دادند. مردان نیز زنان و دختران را بر تخت شاهی نشانده، به آنها هدیه داده و از آنها اطاعت می‌‌کردند. اخیرا گروهی از دوستداران فرهنگ ایرانی پیشنهاد کرده اند که به منظور حفظ فرهنگ ایرانی سپندارمذگان بجای والنتاین به عنوان روز عشق گرامی داشته شود..


اکثر فرهنگ های دیرین دنیا ، یه روز در سال برای جشن ابراز عشق و علاقه دارن . ما ایرانی ها هم در فرهنگ زرتشتی ماه مهر رو داریم که مظهر مهربانی ایرانیان و ماه ابراز عشق هست که تو اون ماه روز هایی برای ابراز علاقه به اشخاص مختلف و مراسم متعدد جشن های مهربانی هست. تا حدی که مهربانی جزو عبادت های زرتشتیان یا اجداد ما بوده . تو فرهنگ زرتشتی یه روز دیگه هم هست که این روز (سپندارمزگان) یا (اسفندارمزگان) نام داشته .


فلسفه بزرگداشتن این روز به عنوان (روز عشق) به این صورت بوده که در ایران باستان هر ماه رو سی روز حساب می کردند و علاوه بر اینکه ماه ها اسم داشتند، هریک از روزهای ماه نیز یک نام داشتند. بعنوان مثال روز اول (روز اهورا مزدا)، روز دوم، روز بهمن ( سلامت، اندیشه) که نخستین صفت خداوند است، روز سوم اردیبهشت یعنی (بهترین راستی و پاکی) که باز از صفات خداوند است، روز چهارم شهریور یعنی (شاهی و فرمانروایی آرمانی) که خاص خداوند است و روز پنجم(سپندار مز) بوده است. سپندار مز لقب ملی زمینه. یعنی گستراننده، مقدس، فروتن. زمین نماد عشقه چون با فروتنی، تواضع و گذشت به همه عشق می ورزه. زشت و زیبا رو به یک چشم می نگره و همه را چون مادری در دامان پر مهر خود امان می ده. به همین دلیل در فرهنگ باستان اسپندار مزگان رو بعنوان نماد عشق می پنداشتند.

 

در هر ماه، یک بار، نام روز و ماه یکی می شده که در همان روز که نامش با نام ماه مقارن می شد، جشنی ترتیب می دادند متناسب با نام آن روز و ماه. مثلا شانزدهمین روز هر ماه مهر نام داشته که در ماه مهر، (مهرگان) لقب می گرفت. همین طور روز پنجم هر ماه سپندار مز یا اسفندار مز نام داشت که در ماه دوازدهم سال که آن هم اسفندار مز نام داشت، جشنی با همین عنوان می گرفتند. یعنی پنجم اسفند روز جشن عشاق یا جشن سپندار مزگان هست


سپندار مزگان جشن زمین و گرامی داشت عشقه که هر دو در کنار هم معنا پیدا می کردند. در این روز زنان به شوهران خود با محبت هدیه می دادند. مردان نیز زنان و دختران رو بر تخت شاهی می نشوندن ، به اونها هدیه می دادن و ازشون اطاعت می کردند این میشه حرمت واقعی زن- ببینین دین مهر یعنی چی!!

 

.
سمبلهای ولنتاین شامل موارد زیر میباشد

.
۱- شکل یک قلب ساده و یا تیر خورده: از آنجـایـی کـه قـلب مرکز احساسات عمیق،اصیل و پر شور است. قلب تیر خورده آسیب پذیری عشق را نشان میدهد. هنگامی که شما از سوی معشوق خود طرد میشود. قلب تیر خورده نشانه پیوند و اتحاد زن و مرد نیز می باشد.

نماد ولنتاین

ولنتاین

2- کیوپید(CUPID): کـه به شـکل یک کودک برهنه، فربه و بالدار ترسیم میگردد. این کودک شیطان با لبخندی موذیانه تـیـر و کمان نیز با خود حمل میکند. چنانچه یکی از تیرهای این کودک به قلب فردی اصابت کند وی فورا عاشق می شود. کـیوپید در واقع پسر ونوس الهه عشق و زیبایی در افسانه های روم باستان می بـاشد. معنی لغوی آن «آرزو » است. کیوپید برخی اوقات آمور(AMOR) نیز نامیده میگردد. همتای کیوپید در افسانه های یونانی اروس (EROS) نام دارد.

 کیوپید


کیوپید(CUPID)

 

3- کبوتر،قمری و مرغ عشق: این پرندگان نماد وفاداری، پاکی و معصومیت هستند.


کبوتر عشق

 



نمادهای ولنتاین


 

4- گل رز: گل سرخ شهبانوی گلهاست. نماد جنگ و صلح، عشق و گذشت.


رز


ولنتاین

5- تور: جنـس دستـمال خانم هـا را در گـذشـته تشـکـیـل میـداده است. در زمــانهای دیرین رسم برآن بوده که هرگاه دسـتـمال خـانمـی به زمیــن می افتاد مردی که متوجه آن میشده بلافاصله آن را از زمین برداشته و به زن می داد.


دستمال ولنتاین

 

 

6- گره های عشق: از یک سری حلقه های در هم تنیده و بافته شـده تشکـیـل یـــافته اند. این حلقه ها آغاز و پایانی ندارند و نماد عشق جاودانی و پایدار است.

 


گره عشق

 

گره عشق

 



7- علامت”X”: این علامت به معنی بوسه در کارت های تبریک و نامه های روز ولنتاین است.


۸- روبان قرمز: این رسم به زمانهای قدیم بازمیگردد که شوالیه ها هنـگـامیکه عـازم جنـگ بودند نوار یا روسری از معشوقه خود دریافت کرده و آن را به یادگار با خود میبردند.



سالیانه بیش از یک میلیارد کارت تبریک ولنتاین در سراسر جهان رد و بدل میگردد که ۸۵ درصد آنها توسط زنان خریداری میشود.


  سالیانه ۵۰ میلیون گل رز و میلیونها جعبه شکلات در سالروز ولنتاین هدیه داده میشود که اغلب آنها را مردان خریداری میکنند.


  هدایای روز ولنتاین شامل: گل رز و یا دسته گل کوچک، شکلات، کارت تبریک ولنتاین، عطر های ویژه ولنتاین , عروسک، شمع، یک نامه عاشقانه، یک قطعه شعر عاشقانه و یا هدیه کوچک.


  برای جشن گرفتن این روز به یک کافی شاپ و یا برای صرف شام به یک رستوران دنج بروید.


  رنگهای روز ولنتاین شامل قرمز، سفید و صورتی است.


در خصوص تاریخچه و مبداء ولنتاین اختلاف نظر وجود داشته تا جایی که ولنتاین با افسانه در آمیخته است.


 هویت ولنتاین مبهم است. در کل ۳ روایت در رابطه با ولنتاین نقل گردیده که به آنها اشاره میکنیم.


  جشنواره ای به نام LUPERCALIA که ۱۵ فوریه در رم باستان میان کافران متداول بوده است. لوپرکالیا جشن تطهیر و زمان خانه تکانی بوده است. در این جشن مشرکین از خدای LUPERCUS بخاطر محافظت از چوپانها و گله هایشان از گزند گرگها قدردانی میکردند. در این فستیوال بمنظور بزرگداشت FAUNUS خدای حاصلخیزی، باروری و جنگلها رومیان یک سگ و دو بز نر را قربانی کرده و از پوست آنها شلاق میساختند. مردان با این شلاقها به میان مردم رفته و به هر کسی که میرسیدند ضربه ای با شلاق به آنها میزدند. دختران داوطلبانه برای شلاق خوردن صف میکشیدند. آنها اعتقاد داشتند که شلاق خوردن با تازیانه های ساخته شده از پوست بز باروری آنها را تضمین میکند.


همچنین در این جشن طی بزرگداشت الهه ای بنام JUNO FEBRUTA زنان مجرد نامه های عاشقانه مینوشتند و درون گلدانهایی می انداختند. (و یا تنها نام خود را روی برگه ای مینوشتند) مردان مجرد روم نیز هر کدام یکی از این یادداشتها را از درون گلدانها بیرون کشیده و مشتاقانه بدنبال دختر نویسنده نامه میرفتند. (نوعی دوست یابی) این آشنایی ها اغلب به ازدواج می انجامید. این رسم تا قرن هجدهم ادامه داشت اما از آن به بعد مردان رم ترجیح دادند پیش از آشنایی زن را ببینند!


  کلیسای کاتولیک حداقل ۳ قدیس بنام VALENTINE و یا VALENTINUS شناسایی کرده که هر سه در روز ۱۴ فوریه به شهادت رسیده اند.


  ولنتاین مقدس یک کشیش مسیحی بوده که در قرن سوم خدمت میکرده است. زمانی که امپراطور CLADIUS دوم بر روم حکمرانی میکرده. کلادیوس دریافت که مردان مجرد از آنجایی که همسر و خانواده ای ندارند (مردان متاهل حاضر به ترک همسر و خانواده خود نبودند) نسبت به مردان متاهل بیشتر به سربازی روی آورده و سربازان بهتر، کاراتر و جنگجو تری نیز میباشند. از همین رو ازدواج را برای مردان جوان غیر قانونی و ممنوع اعلام کرد. ولنتاین که این حکم را ناعادلانه و ظالمانه میپنداشت از فرمان کلادیوس سرباز زد. ولنتاین مخفیانه عشاق جوان را به عقد یکدیگر در می آورد. هنگامی که این عمل ولنتاین بر ملا گشت کلودیوس حکم اعدام وی را صادر کرد.


  خود ولنتاین نخستین فردی بود که برای اولین بار نامه ولنتاین را نگاشت. وی هنگامی که در زندان بسر میبرد دلداده دختر جوانی شد که دختر زندانبان وی بود. این دختر جوان زمانی که ولنتاین در بازداشت بسر میبرد به ملاقات وی می آمد. در انتهای این نامه ولنتاین چنین نوشته بود: “از طرف ولنتاین تو.” این عبارت کماکان در نامه های روز ولنتاین استفاده میشود.


  ولنتاین در روز ۱۴ فوریه اعدام شد. تقریبا در سال ۲۶۹ پس از میلاد. به گرامیداشت وی کلیسایی در سال ۳۵۰ پس از میلاد بنا گردید که پیکر وی نیز در آنجا دفن شده است. در واقع روز ولنتاین سالروز مرگ و خاک سپاری ولنتاین میباشد.


  پاپ اعظم GLASIUS فردی بود که روز ۱۴ فوریه را، در سال ۴۹۸ پس از میلاد، روز ولنتاین (ST. VALENTINE`S DAY) نام نهاد. در واقع وی این روز را جایگزین آیین کفرآمیز لوپرکالیا که مختص کافران بود کرد. وی در گلدانها عوض نام دختران اسامی مقدسین مسیحی را نهاد. و با این کار به لوپرکالیا تقدس بخشید. در این آیین مرد و زن هر دو یک نام قدیس را از گلدان بیرون میکشیدند که میبایست تا آخر سال خصوصیات اخلاقی آن قدیس را الگو قرار داده و در خود متجلی می ساختند.


  روایت دیگر: در دوران کلادیوس مسیحیت به شدت سرکوب میشد. ولنتاین نه تنها کشیش و مبلغ مسیحیت بود بلکه رهبر جنبش زیر زمینی مسیحیان نیز بود. اغلب کشیشها در این دوران زندانی و سپس اعدام گردیدند. ولنتاین پس از به زندان افتادن دختر نابینای زندانبان خود را شفا میدهد. کلادیوس پس از اینکه از این خبر مطلع میگردد به خشم آمده و دستور میدهد سر وی را از تنش جدا سازند.


 کهن ترین نامه و شعر ولنتاین توسط چارلز، دوک اورلئان نگاشته شد. وی زمانی که در سال ۱۴۱۵ و در قرن شانزدهم در زندان برج لندن در اسارت بسر میبرد این نامه را برای همسر خود نوشت.


 روایت دیگر حاکی از آن است که ولنتاین یک مسیحی بوده که عاشق کودکان بوده. اما از آنجایی که وی از پرستش خدایان سر باز میزده به زندان فرستاده میشود. اما کودکان که به وی علاقه مند بودند دلتنگ وی شده و برای وی پیامهای مهر آمیزی مینوشتند. این کودکان نامه ها را از لابه لای میله های زندان به درون سلول ولنتاین می انداختند. وی در سال ۱۴ فوریه ۲۶۹ پس از میلاد اعدام شد.

  برخی هم روز ولنتاین را به باور مردمان انگلیس و فرانسه قرون وسطی نسبت میدهند. آنها اعتقاد داشتند که پرندگان در روز ۱۴ فوریه جفت خود را انتخاب میکنند.


 برگزاری جشن ولنتاین امروزی از دو کشور فرانسه و انگلیس آغاز گردیده است.


  ابتدا کارتهای تبریک ولنتاین را هر کس خودش تهیه میکرد اما از سال ۱۸۰۰ کارتهای تبریک ولنتاین تجاری به بازار عرضه گشت. البته این کارتها نیز دست نوشته و دارای نمادهای ولنتاین نقاشی شده بودند. سپس کارتهای تبریک چاپی جایگزین آنها گردید.


 در گذشته دور در ایتالیا و انگلیس رسم بر آن بود که زنان مجرد پیش از طلوع آفتاب روز ولنتاین از خواب برخاسته و لب پنجره اتاق خود می ایستادند تا مردی از مقابل پنجره آنان عبور کند. اعتقاد بر آن بود که با اولین مردی که در آن روز ببینند، ظرف یکسال ازدواج خواهند کرد. شکسپیر نیز در نمایشنامه هملت به این باور اشاره کرده است.


 در برخی کشورها رسم بر این است که مردان جوان روز ولنتاین لباس به زنان هدیه میدهند. چنانچه زن آن لباس را برای خود نگه دارد نشانه آنست که زن خواهان ازدواج با آن مرد است.


 در فرانسه پسران اسم معشوقه خود را روی آستین لباسشان می نوشتند تا به همه بگویند: ازحس من آگاه شوید.


 در زمانهای گذشته در ولز چنین مرسوم بود که در سالروز ولنتاین قاشقهای چوبی به یکدیگر هدیه بدهند. روی این قاشقهای چوبی معمولا نقش قلب و کلید و قفل کنده کاری شده بود. معنی این کنده کاریها چنین بود: “تو قلب مرا گشوده ای” یا “کلید دروازه قلب من دست توست.”


  برخی باورهای آمیخته با خرافات نیز در رابطه با روز ولنتاین وجود دارد. اگر در این روز سینه سرخ از بالای سر دختری عبور کند او با یک ملوان ازدواج خواهد کرد و اگر گنجشک عبور کند همسرش مرد فقیری میشود اما بسیار خوشبخت خواهند شد و اگر آن پرنده سهره باشد آن دختر با مردی پولدار ازدواج خواهد کرد.


  کودکان انگلیسی در صدها سال پیش در این روز مانند بزرگترها لباس بتن میکردند و خانه به خانه به ترانه سرایی و آواز خوانی میپرداختند.


  اما در ژاپن روز ولنتاین به گونه ای دیگر مرسوم است. روز ولنتاین این دختران هستند که باید به مردان شکلات هدیه بدهند. زنان شاغل به اجبار باید به تمام همکاران مرد خود بویژه رییس خود شکلات هدیه بدهند. اما در روزی موسوم به “روز سفید”(WHITE DAY) که تاریخ آن ۱۴ مارس میباشد مردان برای جبران محبت خانمها به آنها هدیه میدهند. البته اغلب فقط به دوستان دختر خود. هدیه مردان معمولا یک لباس زنانه سفید رنگ است.


  در چین هم افسانه ای وجود دارد که نمادی از عشق است و روز ولنتاین چینی ها محسوب میگردد. این روز هفتمین روز از هفتمین ماه در تقویم چینی است. این روز فستیوال دختران نیز نامیده میگردد. در این روز مردم چین به ستاره ها خیره میشوند. دختران نیز دعا میکنند تا کدبانوهای با کفایتی در آینده شوند و همچنین شوهر مناسبی نصیبشان گردد. پسران مجرد نیز دعا میکنند تا هر چه زودتر معشوق خود را بیابند.


 بنابراین روز ولنتاین از روم به فرانسه و انگلیس وسپس به آمریکا راه یافت و اکنون در تمام جهان جشن گرفته میشود

گردآوری :پایگاه اینترنتی بخون دات کام



:: موضوعات مرتبط: علمی , عاشقانه , ,
:: بازدید از این مطلب : 834
|
امتیاز مطلب : 106
|
تعداد امتیازدهندگان : 32
|
مجموع امتیاز : 32
تاریخ انتشار : چهار شنبه 27 بهمن 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : علی افسری نژاد

بنزین چیست و چگونه به دست می آید؟

تاریخچه، ویژگی، مزایا، معایب، انواع بنزین، اکتان و دیگر دانستنیهای لازم در مورد بنزین

بنزین


بنزین (به روسی: Бензин) مایعی مشتق شده از نفت است که در پالایشگاه نفت تولید می‌گردد و به عنوان سوخت در موتورهای درون‌سوز مورد استفاده قرار می‌گیرد.

این سوخت را نخستین بار در آلمان «بنزین» نامیدند. بر خلاف تصور برخی که فکر می‌کنند نام بنزین از نام برتا بنز (Bertha Benz) گرفته شده (که در سال ۱۸۸۸ برای رانندگی از شهر مانهایم به شهر فورتزهایم از داروخانه بنزین مورد نیاز خود را خریداری می‌کرد)، این نام از ماده شیمیایی بنزن می‌آید.
در بسیاری از کشورها و زبان‌ها نیز نام آن بنزین یا بسیار شبیه به بنزین است. نام «بنزین» در فارسی نیز از زبان روسی گرفته شده است.

در بیشتر کشورهای مشترک المنافع بریتانیا، به استثنای کانادا، از عبارت «پترول» (به معنی روغن سنگ) استفاده می‌کنند. عبارت گازولین عمدتا در آمریکای شمالی به کار می‌رود که معمولا در کاربردهای محاوره‌ای «گاز» گفته می‌شود که باید بتوان در زمینه کاربرد آن را از سوختهای گازی از قبیل گاز نفت مایع مورد استفاده در موتورهای درون‌سوز کاملا متمایز کرد.


کلمه «بنزین» در انگلیسی بریتانیایی به یک مشتق دیگر نفت که در چراغ به کار می‌رود اشاره دارد و به هر حال این مورد استفاده امروزه رایج نیست.

واژهٔ «گازولین» (Gasoline) در سال ۱۸۶۵ از کلمه گاز گرفته شد. املای کنونی این کلمه ابتدا در سال ۱۸۷۱ به کار رفت. شکل کوتاه شده گاز در انگلیسی آمریکایی و برای اولین بار در سال ۱۹۰۵ ثبت شده است.

کلمه «پترول» اولین بار در سال ۱۸۹۲ به عنوان ماده پالایش شده مورد استفاده قرار گرفته (این کلمه قبلا به معنای نفت پالایش نشده بود) و تحت نام تجاری توسط کاپل و لئونارد و کارلس ثبت شد. اگرچه هنوز رسما به عنوان علامت تجاری ثبت نشده بود رقبای کارلس تا سال ۱۹۳۰ عبارت Motor Spirit را به کار می‌بردند.


تاریخچه

پیش از اختراع موتورهای درون‌سوز در نیمه‌های قرن نوزدهم، بنزین را در بطری‌های کوچک برای کشتن شپش و تخم آن می‌فروختند. در آن زمان کلمه پترول یک نام تجاری بوده و این روش درمان بعلت خطر شعله ورشدن و خطر ایجاد حساسیت پوستی برای مدت طولانی به کار نرفت.

در طول جنگ فرانسه–پروس در سال ۱۸۷۱-۱۸۷۰ در پاریس جهت استفاده علیه حمله احتمالی پادشاهی پروس در شهر بنزین ذخیره شد. بعدها در سال ۱۸۷۱ در طول کمون پاریس مخالفان انقلاب شایع کرده بودند که در شهر زنانی (که آن‌ها را نفتی‌ها می‌نامیدند) با استفاده از بطری‌های بنزین ساختمان‌های شهر را به طور عمدی آتش می‌زنند.

همچنین از آن به عنوان گاز استنشاقی فرح‌بخش استفاده می‌شد.




اکتان و جنگ جهانی دوم

یکی از زمینه‌های تاریخی جالب در مورد اکتان طی جنگ جهانی دوم رخ داد. آلمان نزدیک به کل نفت خود را از رومانی دریافت کرده و کارخانه‌های بزرگ تقطیر را برای تولید بنزین از زغال سنگ تاسیس کرد. در ایالات متحده کیفیت نفت مناسب نبود و صنعت نفت مجبور بود در سیستم‌های مختلف افزایش کیفیت سرمایه‌گذاری‌های کلان کند. این مساله به نفع این کشور تمام شد. صنایع ایالات متحده شروع به تحویل سوخت هایی با عدد اکتان بالاتر و بالاتر کرد و عوامل افزایش کیفیت وزیر ساخت‌های آن را بهبود بخشید و صنعت تولید عوامل اکتان پس از جنگ به شدت رونق یافت. در زمان جنگ و تا انتهای آن مساله کیفیت نفت خام اهمیت خود را از دست داد. سوخت هواپیمایی آمریکا عمدتا عدد اکتان 130 تا 150 داشت این عدد اکتان بالا به آسانی در موتورهای موجود استفاده می‌شود به طوری که با افزایش فشار اعمال شده به ابر شارژ ها توان بیشتری حاصل می‌شود. آلمانی‌ها کاملا به بنزین مناسب وابسته بوده و صنعت دیگری نداشتند در عوض مجبور بودند به موتورهای بزرگ تر جهت ارائه توان بیشتر تکیه کنند.

به هر حال موتورهای هواپیمایی آلمان از نوع تزریق مستقیم سوخت بوده می‌توانستند از تزریق متانول– آب و همچنین تزریق اکسید نیترو استفاده نشده که به ازای هر پنج دقیقه از جنگ بین هواپیماهای شکاری توان موتور را پنجاه درصد افزایش می‌داد.



این کار تنها می‌تواند پنج بار یا پس از چهل ساعت زمان استفاده انجام شود. وپس از آن موتور باید بازسازی شود. اکثر موتورهای آلمانی سوخت با عدد اکتان ۸۷ را (که B4 نامیده می‌شوند) استفاده کردند در حالی که بعضی از موتورهای پر قدرت سوخت (C2/C3) را با عدد اکتان ۱۰۰ مورد استفاده قرار دادند.

این مساله تاریخی بر پایه یک سوء تفاهم خیلی معمول در مورد اعداد اکتان سوخت زمان جنگ است برای هر سوخت دو عدد اکتان وجود دارد یکی برای مخلوط رقیق و دیگری برای مخلوط غلیظ که عدد مربوط به مخلوط غلیظ همواره بزرگتر است. بنابراین برای مثال عدد اکتان سوخت هواپیمای بریتانیایی معمولی بعد از جنگ 125/100 بود. دلیل این سوء تفاهم که سوختهای آلمانی عدد اکتان کمتر دارند (وبنابراین کیفیت پایین تر) از این ناشی می‌شود که آلمانی‌ها عدد اکتان مخلوط رقیق را برای سوخت هایشان ذکر کردند حال آنکه متحدین عدد مربوطه به مخلوط غلیظ را ذکر نمودند. سوخت هواپیمایی با درجه بالا و استاندارد آلمانی که در مرحله بعدی جنگ به کار رفت (با طرح C3) نسبت عدد اکتان مخلوط رقیق به غلیظی معادل 130/100 داشت. آلمانی‌ها این را با سوخت اکتان 100 فهرست کردند در حالیکه متحدین عدد 130 را لیست کردند.

پس از جنگ جهانی نیروی دریایی ایالات متحده یک ابلاغ تکنیکی به آلمان فرستاد تا با شیمی دان‌های نفتی مصاحبه کرده و کیفیت سوخت آلمان را آزمایش نماید. گزارش هایشان که گزارش فنی ساخت 14545بنزین هواپیما در آلمان نام گرفت انواع سوخت را از لحاظ شیمیایی تجزیه کرده وبه این نتیجه رسید که تا پایان جنگ کیفیت سوخت مورد استفاده جنگنده‌های آلمانی کاملا شبیه کیفیت سوخت هواپیماهای متحدین بود.




تجزیه شیمیایی و محصول

بنزین در پالایشگاه‌های نفت تولید می‌شود. ماده‌ای که با تقطیر از نفت خام جدا می‌شود بنزین طبیعی نام دارد که ویژگی‌های مورد نیاز را برای موتورهای پیشرفته (به طور خاص نرخ اکتان پایین را ببینید.) ندارد اما بخشی از مخلوط را تشکیل خواهد داد. توده بنزین شامل هیدروکربن های دارای پنج تا هفت اتم کربن در هر مولکول می‌باشد.

بسیاری از این هیدروکربن‌ها مواد خطرناکی بوده و قوانین مرتبط با آنها توسط OSHA وضع می‌شوند. MSDS برای بنزین بدون سرب حداقل پانزده ماده شیمیای خطرناک را نشان می‌دهد که در مقادیر حجمی مختلف بنزین از پنج تا ۳۵ درصد وجود دارد. این مواد شامل بنزین بالاتر از پنج درصد حجمی، تولوئن بالاتر از ۳۵ درصد حجمی، نفتالن بالاتر از یک درصد حجمی 1 و 2و 4- تری متیل بنزن بالاتر از هفت درصد حجمی، MTBE بالاتر از ۱۸ درصد حجمی و حدود ده ماده دیگر می‌باشد.

فرآورده پالایشگاه‌های مختلف با هم آمیخته و بنزین را با خواص مختلف می‌سازد بعضی ازفرایندهای مهم عبارتند از :

* رفرمات که در اصلاح کننده کاتالیزوری با عدد اکتان بالا شامل مقدار زیادی ماده آروماتیک و مقدار بسیار کم آلکن ها است.

* بنزینی که توسط کاتالیزور شکسته شده که همچنین گازولین ویا مولکول نفتا نامیده می‌شود از فرایند تجزیه کاتالیزوری با عدد اکتان مناسب محتوای آلکن اولفین های بالا و سطح بالای ماده آروماتیک تهیه می‌شود.

*
هیدرورکراکت سنگین متوسط و سبک از هیدروکراکر با عدد اکتان متوسط تا پایین و سطح ماده آروماتیک مناسب تهیه می‌شود.


* بنزین طبیعی (که دارای نام‌های زیادی است) مستقیما از نفت خام با عدد اکتان پایین ماده آروماتیک پایین (به نفت خام بستگی دارد) مقداری از نفتن‌ها سیکلو آلکان ها و اولفین‌ها ی صفر آلکن ها

* آلکیلات تولید شده در واحد آلکیلاسیون دارای عدد اکتان بالا بوده و آلکان پارافین خالص است عموما دارای زنجیره‌های شاخه دار است.

*
ایزومرات (با نام‌های مختلف) که جهت افزایش عدد اکتان خود از بنزین طبیعی ساخته می‌شود و مقدار کمی مواد آروماتیک دارد.

(عبارات به کار رفته در اینجا همیشه عبارات شیمیایی صحیح نیستند. اینها نوعا" از قدیم مرسوم بوده اما عبارات معمول مورد استفاده در صنعت نفت هستند.اصطلاحات دقیق این محصولات بسته به نوع شرکت نفت و کشور مورد نظر متفاوت است.)


به طور کلی بنزین معمولی عمدتا مخلوطی است از پارافین‌ها، آلکان ها، نفتن ها، سیکلو آلکان ها، آروماتیک ها و اولفین‌ها آلکن ها. نسبت‌های دقیق به عوامل زیر بستگی دارد:

* پالایشگاه نفت که سازنده بنزین است از این نظر که پالایشگاه‌ها یکسری واحدهای پردازش مشابه دارند.


* نفت خام مورد استفاده پالایشگاه در یک روز خاص.


* درجه بنزین و به طور خاص عدد اکتان آن.

امروزه بسیاری از کشورها در موردترکیبات آروماتیک بنزین به طور عام بنزن به طور خاص و ترکیب اولفین آلکن محدودیت هایی را اعمال می‌کنند. تقاضای  اجزای تشکیل دهنده پارافین آلکان خالص با عدد اکتان بالا از قبیل آلکیلات در حال افزایش است و پالایشگاه‌ها مجبور به افزودن واحدهای پردازش جهت کاهش محتوای بنزن هستند.

بنزین همچنین شامل مواد آلی دیگری نیز می‌باشد ؛ از قبیل اترهای آلی (که با هدف به آن افزوده شده) به اضافه مقدار کمی ناخالصی، اختصاصا ترکیبات گوگرد از قبیل دی سولفیدها و تیوفن ها بعضی از ناخالصی‌ها برای مثال تیول ها و سولفید هیدروژن به علت ایجاد خوردگی در موتورها باید حذف شوند.


فراریت

بنزین از نفت دیزل جت – A یا کروسن نه تنها به خاطر اجزای تشکیل دهنده اصلی بلکه به دلیل افزاینده ها که به آن افزوده می‌شود بیشتر است. فراریت مطلوب بستگی به دمای محیط دارد : در هوای گرم تر اجزایی از بنزین مورد استفاده قرار می‌گیرند که وزن مولکولی بالاتر وبنابراین فراریت کمتر دارند. در هوای سرد برای اینکه ماشین شروع به کار کند از اجزای با فراریت بسیار کم استفاده می‌شود. در هوای گرم فراریت اضافی باعث اشباع شدن بخار می‌شود که در این حالت احتراق رخ نمی‌دهد. در استرالیا محدوده فراریت هر ماه تغییر می‌کند وبرای هر مرکز توزیع اصلی تفاوت دارد. اما اکثر کشورها به سادگی محدوده تابستانی زمستانی و حتی چیزی بین این دو را دارند در ایالات متحده برای کاهش نشر هیدروکربن هایب سوخته نشده مراکز شهری بزرگی تاسیس می‌شود. در شهرهای بزرگ از بین دیگر خواص بنزین بنزین با فرمولاسیون جدید که کمتر تبخیر می‌شود مورد نیاز است.

استانداردهای فراریت در موارد اضطراری که کمبود بنزین وجود دارد کمتر رعایت می‌شوند (و درنتیجه عناصر آلاینده بنزین در جو زمین افزایش می‌یابد). برای مثال در تاریخ 31آگوست 2005 ایالات متحده در پاسخ به توفند کاترینا مجوز فروش بنزین بافرمولاسیون قبلی را در بعضی از نواحی شهری صادر کرد که باعث شد که استفاده از بنزین زمستانی زودتر از حدمعمول انجام شود. طبق دستور ریاست EPA استفان جانسون این نادیده انگاری استانداردهای سوخت از تاریخ 15 سپتامبر 2005 اجرا شد. [۱] اگر چه استاندارهای کاهش یافته فراریت باعث تخریب لایه اوزون و آلودگی هوا می‌شوند بنزین دارای فراریت بالاتر (که در مقایسه با بنزین با فراریت پایین افزاینده‌های کمتری دارد) ذخیره بنزین کشور را به طور محسوس افزایش می‌دهد چرا که پالایشگاه‌های نفت می‌توانند با سهولت بیشتر محصول خود را تولید کنند.




عدد اکتان

مهمترین خاصیت بنزین عدد اکتان آن است که نشان دهنده میزان مقاومت بنزین در برابر افنجار زودهنگام در سیلندر موتور است که باعث ضربه زدن به موتور و آسیب های جدی به موتور می‌شود. این عدد نسبت به مخلوط 2 و 2 و 4- تری متیل پنتان ایزومر اکتان و n - هپتان اندازه گیری می‌شود. معیارهای قراردادی مختلفی برای بیان عدد اکتان وجود دارد بنابراین بسته به سیستم مورد استفاده سوخت‌های مشابه ممکن است اعداد اکتان متفاوت داشته باشند.


افزودنی ها


سرب

بنزین که یک نوع مخلوط می‌باشد و وقتی در موتورهای درون‌سوز با فشردگی فیزیکی بالا استفاده می‌شود خیلی زود شعله‌ور پیش افروزش یا انفجار می‌شود که موجب آسیب دیدن ضربه زدن به موتور. تحقیقات اخیر برروی این اثر توسط هری ریکاردو و آ.ه. گیبسون در انگلستان همچنین توسط توماس دمیگلی و توماس بوید در آمریکاانجام شد. این کشف مبنی بر اینکه افزودنی‌های سرب سبب این رفتار می‌شوند منجر به استفاده گسترده از این ماده در دهه ۱۹۲۰ و بنابراین ایجاد موتورهای با قدرت بیشتر و فشردگی بالاتر شد. معمول ترین افزاینده تترا–اتیل سرب بود.

همزمان با کشف اثر زیان‌آور سرب بر سلامت و محیط و همچنین ناسازگاری آن با مبدل‌های کاتالیزوری در همه اتومبیل‌ها از سال ۱۹۷۵ این شیوه عمل در دهه ۱۹۸۰ رو به نقصان گذاشت. اکثرکشورها تولید سوخت سرب‌دار را متوقف می‌کنند و افزودنی‌های مختلف جایگزین ترکیبات سرب شده‌اند. معمول‌ترین این افزاینده‌ها عبارتند از: هیدروکربن‌های آروماتیک، اترها و الکل (معمولا اتانول یا متانول).

در ایالات متحده که جهت بهبود عدد اکتان سرب با بنزین مخلوط می‌شد از دهه ۱۹۲۰ استانداردهایی وجود داشت که استفاده از بنزین سرب دار را ممنوع می‌کردند و اولین بار در سال ۱۹۷۳ اجرا شوند. در سال ۱۹۹۵ سوخت سرب‌دار تنها 6/0 درصد فروش کل بنزین و کمتر از دوهزار تن در سال بود. از یکم ژانویه سال ۱۹۹۶ سازمان هوای پاک فروش سوخت سرب‌دار مورد استفاده وسایل نقلیه جاده‌ای را ممنوع کرد. هم اکنون در ایالات متحده مالکیت و استفاده از بنزین سرب‌دار در وسایل نقلیه جاده‌ای حداکثر ده هزار دلار جریمه در پی خواهد داشت. به هر حال سوخت‌های سرب دار ممکن است به منظور استفاده‌های غیر جاده‌ای برای مثال هواپیما، ماشین‌های مسابقه، تجهیزات کشاورزی، و موتورهای دریایی تا سال ۲۰۰۸ فروخته شود. ممنوعیت استفاده از بنزین سرب‌دار سبب کاهش سطح سرب در جریان خون مردم شده و همچنین از آزاد شدن هزاران تن سرب توسط خودروها در هوا جلوگیری شده است.

اثر جانبی افزاینده‌های سرب حفاظت سوپاپ در برابر فرسایش بود. به علت در دسترس نبودن سوخت‌های سرب‌دار بسیاری از موتورهای ماشین‌های قدیمی به منظور استفاده از سوخت‌های بدون سرب باید اصلاح می‌شدند. به هر حال محصولات جایگزین سرب نیز تولید شده و گاهی اوقات در مغازه‌های فروش قطعات خودرو یافت می‌شوند.

بنزین خریداری شده از پمپ بنزین همچنین شامل افزودنی‌هایی به منظور کاهش تشکیل دوده در موتور می‌باشد که سبب بهینه شدن سوختن بنزین شده و باعث می‌شود خودرو در هوای سرد آسان‌تر روشن شود.

در بیشتر نقاط آمریکایی جنوبی و آفریقا و بعضی از نقاط آسیا و خاورمیانه استفاده بنزین سرب‌دار همچنان رواج دارد.

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد



:: موضوعات مرتبط: علمی , ,
:: بازدید از این مطلب : 839
|
امتیاز مطلب : 85
|
تعداد امتیازدهندگان : 26
|
مجموع امتیاز : 26
تاریخ انتشار : چهار شنبه 27 بهمن 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : علی افسری نژاد

جانی که خلاص  از  شب  هجران    تو  کردم

                              در   روز  وصال   تو  به    قربان   تو   کردم

خون   بود  شرابی  که   ز  مینای تو    خوردم

                             غم   بود  نشاطی   که   به  دوران    تو   کردم

 آهی  است    کز    آتشکدۀ   سینه    بر    آمد

                             هر شمع     که   روشن  به شبستان    تو  کردم

  اشکی است که   ابر مژه   بر دامن من ریخت

                             هر  گوهر  غلتان   که   به    دامان   تو   کردم

صد   بار    گزیدم     لب   افسوس   به   دندان

                             هر   بار که    یاد    لب    و   دندان   تو  کردم

دل    با     همه     آشفتگی   از   عهده   برآمد

                             هر   عهد    که با   زلف     پریشان   تو  کردم

در   حلقۀ    مرغان     چمن    ولوله   انداخت

                             هر   ناله   که   در    صحن  گلستان   تو کردم

یعقوب    نکرد    از   غم     نادیدن      یوسف

                             این گریه    که   دور  از  لب  خندان  تو کردم

داد   از    صف عشاق جگر   خسته      برآمد

                             هرگه   سخن   از صف زده  مژگان   تو کردم

تا    زلف   تو   بر طرف   بناگوش فرو ریخت

                             از   هر   طرفی   گوش  به   فرمان  تو  کردم

تا   پرده    برافکندم     از  آن   صورت  زیبا

                             صاحب     نظران   را    همه حیران  تو کردم

از   خواجگی   هر  دو جهان   دست    کشیدم

                             تا    بندگی      سرو     خرامان     تو   کردم

دوشینه   به   من   این   همه   دشنام   که دادی

                            پاداش    دعایی    است   که  بر جان  تو کردم

زد   خنده    به   خورشید    فروزنده   فروغی

                            هر  صبح   که  وصف  رخ  رخشان  تو کردم

 

                                                                 " فروغی بسطامی "



:: موضوعات مرتبط: ادبی , ,
:: بازدید از این مطلب : 686
|
امتیاز مطلب : 60
|
تعداد امتیازدهندگان : 16
|
مجموع امتیاز : 16
تاریخ انتشار : سه شنبه 26 بهمن 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : علی افسری نژاد

 

” سیزده خط برای زندگی“  از  گابریل گارسیا ماركز 

 

یك


دوستت دارم ، نه به خاطر شخصیت تو ، بلكه بخاطر شخصیتی كه من در

هنگام با تو بودن پیدا میكنم.

دو


هیچكس لیاقت اشكهای تو را ندارد و كسی كه چنین ارزشی دارد باعث

اشك ریختن تو نمیشود

سه


اگر كسی تو را آنطور كه میخواهی دوست ندارد، به این معنی نیست كه تو

را با تمام وجودش دوست ندارد.

چهار


دوست واقعی كسی است كه دستهای تو را بگیرد ولی قلب تو را لمس كند.

پنج


بدترین شكل دلتنگی برای كسی آن است كه در كنار او باشی و بدانی كه

هرگز به او نخواهی رسید.

شش


هرگز لبخند را ترك نكن، حتی وقتی ناراحتی چون هر كس امكان دارد

عاشق لبخند تو شود.

هفت


تو ممكن است در تمام دنیا فقط یك نفر باشی، ولی برای بعضی افراد تمام

دنیا هستی.

هشت


 

نه


شاید خدا خواسته است كه ابتدا بسیاری افراد نامناسب را بشناسی و سپس

شخص مناسب را، به این ترتیب وقتی او را یافتی بهتر می‌توانی شكر گزار

باشی.

ده


 

یازده


همیشه افرادی هستند كه تو را می‌آزارند، با این حال همواره به دیگران

اعتماد كن و فقط مواظب باش كه به كسی كه تو را آزرده، دوباره اعتماد

نكنی.

دوازده


 

آنكه شخص دیگری را بشناسی و انتظار داشته باشی او تو را بشناسد.

سیزده


زیاده از حد خود را تحت فشار نگذار، بهترین چیزها در زمانی اتفاق

می‌افتد كه انتظارش را نداری.

این متن را برای كسانی كه به هر دلیل دوست تو هستند بفرست، حتی اگر

آنها را همیشه نمی‌بینی یا با آنها همیشه صحبت نمیكنی.. ولی به خاطر

داشته باش:

”هر آنچه اتفاق می‌افتد، بنا به دلیلی است“

خود را به فرد بهتری تبدیل كن و مطمئن باش كه خود را می‌شناسی قبل از

به چیزی كه گذشت غم نخور، به آنچه پس از آن آمد لبخند بزن.

هرگز وقتت را با كسی كه حاضر نیست وقتش را با تو بگذراند، نگذران.

 



:: موضوعات مرتبط: متفرقه , ,
:: بازدید از این مطلب : 732
|
امتیاز مطلب : 59
|
تعداد امتیازدهندگان : 17
|
مجموع امتیاز : 17
تاریخ انتشار : سه شنبه 25 بهمن 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : علی افسری نژاد

۱) « زمان » در حال گذر است
زمان در حال گذر است ، یعنی به هیچ وجه نمی توان آنرا ذخیره نمود . به عبارت دیگر ، زمان را فقط
می توان « استفاده» کرد ، و تنها تصمیمی که در مورد آن می توانیم بگیریم ‏ ، این است که « چگونه » از وقت خود استفاده کنیم ؟ ما می توانیم وقت خود را برای کارهای کم ارزش یا امور ارزشمند صرف کنیم . ‌درهر صورت ، زمانی که می گذرد ،‌برای همیشه از دست رفته است
۲) صرف « زمان » ، غیر قابل اجتناب است
قانون دوم این است که ، صرف زمان ، غیر قابل اجتناب است . هر کاری نیاز به صرف زمان دارد. فرقی نمی کند که این کار، نگاه کردن از پنجره به سمت بیرون باشد یا چند دقیقه خوابیدن بیشتر در رختخواب .
در هر صورت، هر کدام از این کارها ، مقدار مشخصی از زمان را به خود اختصاص می دهد . طبق قانون ۹۰/۱۰ ، اگر شما ۱۰ % ‌از وقت خود را صرف برنامه ریزی برا ی کارهای خود بکنید ، موجب ۹۰ % صرفه جویی در میزان تلاش لازم برای رسیدن به اهدافتان خواهد شد .
۳) « زمان » بی همتاست
قانون سوم این است که ، زمان بی همتاست و هیچ چیز نمی تواند جای آنرا بگیرد . این موضوع ، بخصوص در مورد ارتباطات و روابط شما با دیگران صادق است . صرف وقت ،‌تنها پول رایج و ارزشمند در روابط شما با افراد خانواده ‌، دوستان ، مشتریان و همکارانتان است و هیچ چیز نمی تواند جایگزین آن شود . افراد موثر و کارآمد ، همیشه در تلاشند که موقعیتهای زمانی خاصی را ایجاد کنند تا بتوانند وقت خود را با افرادی که در زندگیشان با اهمیتند ،‌صرف نمایند . از نظر فرزندان شما ، «‌ عشق » دقیقا ً با صرف زمان با آنها معنا می شود . این موضوع در مورد همسرتان نیز صادق است.
ما ، دیگران را دقیقاً به همان اندازه ای دوست داریم که وقت خود را صرف آنها می کنیم .
هر چه بیشتر وقت خود را با فرد دیگری ( بخصوص با اعضای خانواده تان ) بگذرانید ، درک متقابل شما از یکدیگر بیشتر شده و روابطتان گسترش و عمق بیشتری خواهند یافت . اگر آن قدر گرفتار باشید که نتوانید برای فرزندتان وقت بگذارید، کم کم ارتباط او با شما قطع خواهد شد و به دنیای شخصی خودش پناه خواهد برد .
۴) « زمان » کلید تکامل است
قانون چهارم این است که ، برای کامل شدن در هر کار و رسیدن به نقطهٔ پایانی اهدافتان ، ناگزیر از صرف وقت هستید . به عبارت دیگر ، یکی از مهمترین کارهایی که در مورد اهدافتان باید انجام دهید ،‌ این است که ، با دقت ، میزان وقتی که برای رسیدن به آن هدف لازم است را محاسبه کرده و به آن اختصاص دهید . اگر چنین زمانی را به آن اختصاص ندهید، نتیجه این خواهدبود که کار را نیمه کاره و قبل از رسیدن به هدف رها خواهید کرد . پس باید این زمان را با دقت محاسبه کنید .
● تمرین عملی :‌
از امروز تصمیم بگیرید که زمان خود را بجای کارهای کم ارزش ، صرف امور با ارزش کنید و این تصمیم را به اجرا در آورید .
برنامه ای بریزید که بتوانید وقت بیشتری را با افرادی که در زندگیتان مهم محسوب می شوند ، صرف کنید.



:: موضوعات مرتبط: علمی , متفرقه , ,
:: بازدید از این مطلب : 843
|
امتیاز مطلب : 91
|
تعداد امتیازدهندگان : 28
|
مجموع امتیاز : 28
تاریخ انتشار : شنبه 23 بهمن 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : علی افسری نژاد
در سنتورهای سل کوک 9 خرک،که می توان آن را نوع کلاسیک سنتورهای فعلی ایران دانست،درجات گام بالفعل بر روی خرک های متوالی کوک می شوند؛ بدین صورت:

 

Mi

Re

Do

Si

La

Sol

Fa

Mi

          نام نت

۸

۷

۶

۵

۴

۳

۲

۱

       شماره ی خرک

 شماره خرک ها از پایین به بالای صفحه سنتور در نظر گرفته می شود.

بر این اساس در صفحه ی سنتور،از پایین به بالا،صدا از بم به زیر سیر صعودی می یابد.

همچنین از قسمت راست به چپ صفحه، صدا از بم به زیر سیر صعودی می یابد، به قسمی که گستره ی صدایی سنتور کلاسیک ایران به سه قسمت اصلی قابل تقسیم است:

  1. ناحیه ی سیم های زرد
  2. ناحیه ی سیم های سفید
  3. ناحیه ی سیم های پشت خرک سفید

 

لازم به ذکر است که قسمت راست خرک های سیم های زرد، از آنجا که از این منطق پیروی نمی کنند در اجرای قطعات رپرتوار کلاسیک سنتور مورد استفاده قرار نمی گیرند، لیکن برخی آهنگسازان به منظور وسعت بخشیدن به گستره ی فوقانی سنتور ، با تعبیه محل خرک های سیم های زرد در طول فعال سیم،طرفین سیم را به فاصله سه هنگام از هم  کوک می کنند که در این صورت نت های هر یک از خرک های این ناحیه ی چهارم نسبت به هر یک از خرک های هم شماره ی ناحیه ی سوم ، یک هنگام زیر تر خواهد بود. در واقع گستره ی این ناحیه ی چهارم در ادامه ناحیه ی سوم واقع خواهد شد.

 

 

 تامین نغمات متغیر در سنتورهای فعلی

 نت های خرک های 1و8 هر دو متعلق به نت Mi و نت های خرک های 2و9 متعلق به نت Fa هستند. بنا به ضرورت، برای تامین نت های مورد نیاز در اجرای هر یک از دستگاه ها می توان خرک های 1و8 را به طور متفاوت نسبت به هم، کوک کرد.(همین طور خرک های 2و9 را).

به عنوان مثال در شور Sol،خرک اول Mi کرن و خرک هشتم Mi بمل کوک می شود؛

در ماهور Fa ، خرک اول سفید Mi بکار و خرک هشتم Mi بمل کوک می شود؛

در چهارگاه Do خرک هشتم زرد Mi کرن و خرک اول سفیدMi  بکار کوک می شود؛

در چهارگاه Do خرک نهم زرد  Faدیز و خرک دومFa  بکار کوک می شود؛

در اصفهان Sol خرک نهم Fa  بکار و خرک دوم  Faدیز  کوک می شود و...

لیکن در مورد بقیه ی نت ها (یعنی به جز  Miو Fa )، از آنجا که در هر هنگام برای هر نت فقط یک موقعیت اجرای روی ساز وجود دارد، برای تامین نت کروماتیک آن(به فاصله ی ربع پرده یا نیم پرده)، بالاجبار باید آن را در اکتاو زیرتر یا بم تر به طریق دلخواه کوک کرد. به عنوان مثال در دستگاه ماهور(Fa)، برای تامین نت های La کرن، La بکار و La بمل، خرک چهارم ناحیه ی اول را La کرن، ناحیه ی دوم را Laبکار و ناحیه ی سوم راLa بمل کوک می کنند؛ یا در آواز اصفهان(Sol)، برای تامین نت هایSi بمل و Siکرن، خرک پنجم را  ناحیه ی اول Si کرن و ناحیه ی دوم و سوم را Si بمل کوک می کنند؛ یا در دستگاه شور(Sol)، برای تامین نت های Re بکار و Re کرن، خرک هفتم ناحیه ی اول راRe بکار و ناحیه ی دوم و سوم راRe کرن کوک  می کنند (و یا بالعکس آن)و...

بر این اساس، برای تامین یک نت تغییر یافته در اجرا سه امکان وجود دارد:

  1. نت مورد نظر را از اکتاو زیرتر(بم تر) تامین و بقیه ی عبارت را در همان گستره ی اصلی اجرا می کنیم.
  2. کل عبارت را به اکتاو زیرتر(بم تر) منتقل می کنیم.
  3. به ناچار قسمتی از عبارت در اکتاو بم تر (زیرتر) و بقیه ی آن را در گستره ی اصلی اجرا می کنیم.

بر اساس محدودیتی که ساز اعمال می کند، گاه جهت حرکت ملودی قابل تشخیص نیست.

همچنین انتقال عبارت به اکتاو بم تر(زیرتر) منطق حرکت ملودی از بم به زیر(از درآمد تا اوج دستگاه) را دچار اشکال می کند و به دلیل محدودیت صدایی گاه شاهد اجرای اوج دستگاه در همان گستره درآمد هستیم! مانند گوشه ی عراق که در همان گستره صوتی درآمد ماهور Faنواخته می شود(و تنها نت La بمل را از ناحیه ی سوم تامین می کند).

 

محدودیت کوک در اجرای دستگاه تبعات دیگری نیز دارد، از جمله اینکه گاه مجبور به حذف اجرای یک گوشه می شویم. مثلا در دستگاه چهارگاه(Do) از ردیف میرزاعبدالله گوشه مویه حذف می شود؛ در دستگاه ماهور(Fa)؛ ضربی صوفی نامه حذف و یا در شور(Sol)، قسمت مدلاسیون به آواز اصفهان در ضربی گریلی حذف می شود. همچنین در برخی از ردیف ها، که گوشه ی حصار در دستگاه سه گاه آورده شده است، این گوشه حذف می شود.

برخی نت های آلتره در اجرای گوشه های ردیف نیز به ناچار حذف می شوند. به عنوان مثال، در ردیف میرزا عبد الله در شور(Sol) نت La بکار در گوشه ی نغمه ی اول حذف می شود. نتRe بکار در دستگاه سه گاه(La کرن)، در گوشه های تخت طاقدیس، شاه ختایی و مویه و نت Si بکار در فرود ماهور(Fa) در گوشه ی مجلس افروز(برای آلتراسیون به ماهورDo ) حذف می شود. از طرف دیگر، برای تغییر دستگاه به ناچار باید کوک ساز را تغییر داد و این تغییر کوک گاه بیش از حد زیاد است. به عنوان مثال برای تغییر کوک از شور  Solبه چهارگاه Do (که هر دو در ردیف نوازی استفاده می شوند)، می بایست کوک 32 سیم را تغییر داد؛ یعنی نزدیک به نیمی از سیم های سنتور را!

برای نواختن یک دستگاه از درجات مختلف(از طبقات مختلف) نیز همین مسئله ی زیادی تغییر کوک مشاهده می شود؛ مثلا در تغییر کوک از ماهورFa(راست کوک) به Do(چپ کوک). گاه در انتقال یک دستگاه، به علت محدودیتی که کوک اعمال می کند. مجبور به حذف برخی دیگر از گوشه ها می شویم؛ به عنوان مثال در تغییر کوک از  چهارگاه Do به چهارگاه  Sol، گوشه ی حصار حذف می شود. برای کاستن تغییر کوک در تغییر دستگاه، در ردیف نوازی سنتور، هر یک از دستگاه ها از درجاتی انتخاب می شوند که کمترین تغییر در علائم ترکیبی را نسبت به هم داشته باشند. مثلا شور از Sol نواخته می شود. سه گاه از La کرن، ماهور از Fa، نوا از Sol، همایون از Sol، اصفهان ازDo، راست پنجگاه از Fa. همچنین برای تسهیل در تغییر کوک، برخی استادان در آموزش ردیف، کوک پایه ای را برای سنتور در نظر می گیرند که بر اساس آن در تغییر دستگاه، کوک سیم های زرد حتی الامکان تغییر نمی کند و در سیم های سفید نیز حتی الامکان با جا بجا کردن خرک نت تغییر یافته در دستگاه جدید حاصل می شود. در روش فوق نیز به دلیل محدودیتی که کوک ساز اعمال می کند، برخی گوشه ها در گستره ی صوتی اصلی خود نواخته نمی شوند.

 یکی از روش های موقت تغییر کوک در سنتور تغییر محل خرک است که خالی از ایراد نیست.تغییر محل خرک، به دلیل تغییر یافتن موقعیت خرک نسبت به پل های داخل صفحه، خود موجب تغییر شیوش (طنین، رنگ صدایی) صدای ساز می شود و این تغییر در شیوش در انواع لا کوک که پهنای کمتری دارند(طول قاعده ی سنتور کمتر است) به نسبت سنتور ر کوک(که طول قاعده بیشتری دارد) بیشتر مشاهده می شود(همچنین در انواع 12و 15و 18 خرک این تغییر کمتر است).

تغییر محل خرک ممکن است چهار سیم یک خرک را از حالت هم کوک خارج کند. این مورد در خرک های 7و 8 و 9 بیشتر مشهود است. در ضمن تغییر محل خرک فقط در محدوده ی سیم های ناحیه ی دوم سنتور میسر است و سیم های زرد را در بر نمی گیرد؛ زیرا به دلیل طویل بودن سیم ها، تغییر محل خرک بسیار زیاد خواهد بود و این موضوع علاوه بر آنکه نواختن را با اشکال مواجه می کند، به دلیل تغییر زیاد محل قرار گرفتن خرک ها نسبت به پل های داخل صفحه، موجب تغییر شیوش زیادی می شود. در سیم های سفید نیز، با تغییر محل خرک، کوک پشت خرک به هم می خورد و چنانچه در اجرا به هر دو صدای جلو و پشت خرک توامان  نیاز باشد این تمهید ناکار آمد خواهد بود.

مورد دیگری که از محدودیت های صوتی عارض می شود این است که برای اجرای تمام مدها(بخصوص در ماهور و راست پنجگاه) محدودیت های کوک ساز مانع از بسط و گسترش یک گوشه در اجرای قطعات ضربی می شود، از این رو برای رفع این محدودیت گاه از اجرای برخی مدها صرف نظر می شود.

محدودیت های صوتی سنتور در مدولاسیون های خارج از محدوده ی ردیف(که ساز توانسته با تمهیدات گفته شده تا حدی خود را با آن سازگار کند) بیشتر مشهود است، به قسمی که به کارگیری آن در ارکستر(سنفونیک) به علت محدودیت صداهای آن به سختی مقدور است.

لازم به ذکر است که موارد فوق از نظر برخی صاحب نظران و استادان ساز سنتور نه به عنوان یک«نقیصه» بلکه به عنوان یک «خصوصیت» پذیرفته شده و به ترتیب شرح داده شده عمل می شود. لیکن در این میان عده ای از سنتورسازان و محققین سعی در برطرف کردن این محدودیت های صوتی نموده اند و طرح هایی را در این باره به عمل رسانده اند. لازم به ذکر است که وجود این طرح ها در حالت ایده آل خود(که متاسفانه تا امروز متحقق نشده است) وجود اقسام کلاسیک سنتور را نفی نمی کند و از هر یک از آن ها برای منظورهای متفاوت می توان بهره گرفت. به عنوان مثال، هرگاه منظورمان اجرای موسیقی ردیفی به شیوه استادان پیشین باشد، ناگفته پیداست که می بایست از سنتورهای کلاسیک با شیوش صدایی ساخته ی استادان پیشین بهره بگیریم و هرگاه منظورمان عرضه ی انواع دیگر موسیقی مانند موسیقی سنفونیک (با خصائص موسیقیایی متفاوت) باشد از انواع دیگر سنتور.



:: موضوعات مرتبط: هنری , ,
:: بازدید از این مطلب : 1181
|
امتیاز مطلب : 71
|
تعداد امتیازدهندگان : 23
|
مجموع امتیاز : 23
تاریخ انتشار : جمعه 22 بهمن 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : علی افسری نژاد

1- هیچ کس ارزش اشکهای تو رو نداره ٬ کسی که ارزشش رو داشته باشه هرگز باعث اشک ریختن تو نمیشه.

 2- عاشق شدن آسونه اما عاشق موندن خیلی سخته.

 3- ممکنه که برای دنیا یک نفر باشی٬ اما شاید برای یک نفر تموم دنیایی.

 4- عقل هزار چشم دارد و عشق فقط یک چشم ولی وقتی که عشق میمیرد نور زندگی از بین میرود.

5- دنبال کسی نگرد که بتوانی با او زندگی کنی، دنبال کسی بگرد که نتوانی لحظه ای بدون اون زندگی کنی.

6- گاهی شعر سراغم را میگیرد٬ گاهی هوای تو ، تفاوتی نمیکند ، هر دو ختم میشوید به دلتنگی من.

7-  وقتی تو هستی تمامی جهان با تو است، و وقتی تو نیستی فقط درماندگی و غم با من است (ویلیام شکسپیر).


8-
بکوشید دوست داشتنى ها را به دست آورید، و گرنه مجبورید آنچه را به دست آورده اید، دوست بدارید (سخنی از مارک تواین).

9- نمی خواهم بگویم دوستت دارم، میخواهم بدانی دوستت دارم.

10- هیچ چیز نمی تواند بر عشق حکومت کند، بلکه این عشق است که حاکم بر همه چیز است.  (لافونت)

11-  عشق من :  طبیب قلب من باش، زیباترین غروبم.

12- همه میگن 1 ساعت یعنی 60 دقیقه و یک دقیقه یعنی 60 ثانیه اما هیچکس بهٍم نگفت 1 ثانیه بی تو یعنی 60 سال.

13- نمی‏توان عاشق یک مرده شد... روزی که به عشقم پشت ‏پا زدی در قلبم ترا کشتم و در گوشه‏ای تاریک و سرد خاکت کردم.  

 14- ای بی انتها در عشق بمان با من در لحظه لحظه ی زندگیم.

15- تا ابد تک چراغ روشنی قلبم تو هستی و خواهی ماند.


16-
عشق یعنی کوچک کردن دنیا به اندازه یک نفر یا بزرگ کردن یک نفر به اندازه دنیا.


17- عاشق شدن هنر نیست ، عاشق ماندن هنر است.

18- هر وقت دلت ابری شد بزار بباره، رنگین کمون ، بعد از بارون رنگ می گیره.

 
19- هیچ کس نمی تونه به دلش یاد بده تا نشکنه ! ولی می تونه به دلش یاد بده تا که وقتی شکست لبه تیزش دست کسی رو نبره.

 
20- عشق مثل ساعت شنی می مونه،  همانطور که قلب رو پر می کنه،  مغز رو خالی میکنه!

 
21- عشق یعنی عبرت روزگار ، شلاق زمانه ، قصاص زندگی ، ولی افسوس...... قصاص زندگی را دید.... شلاق زمانه را خورد.....ولی عبرت نگرفت.

 
22- در زندگی سه راه رو دنبال کن : 1- دوست داشتن رو برای یک تجربه  2- عاشق شدن رو برای یک هدف  3- فراموش کردن رو برای قبول واقعیت

 
23- دوستت دارم ، نه به خاطر شخصیت تو ، بلکه بخاطر شخصیتی که من در هنگام با تو بودن پیدا میکنم.

 
24- اگر کسی تو را آنطور که میخواهی دوست نداره، به این معنی نیست که تو را با تمام وجودش دوست نداره.

 

25- بدترین شکل دلتنگی برای کسی آن است که در کنار او باشی و بدانی که هرگز به او نخواهی رسید.

 
26- تو گل سرخ منی ، تو گل یاس منی ، تو مثل شبنم پاک سحری ، نه ، از آن پاکتری.

 
27-
زندگی به من آموخت که چگونه گریه کنم ، اما گریه به من نیاموخت که چگونه زندگی کنم.تو نیز به من آموختی  چگونه دوستت بدارم ، اما به من نیاموختی چگونه فراموشت کنم.

 
 28
- عشق فنا شدن نیست ، فدا شدن است 

 
29-
من عطر یاس خوشبو ندارم، در باغ رویا شب بو ندارم، قایق زیاد است، اما برای به تو رسیدن پارو ندارم.

 
30-
هیچ گاه چشمانت را برای کسی که مفهوم نگاهت را نمیفهمد گریان نکن.

 
 31-
اگر عاشق شدن یک گناه است دل عاشق شکستن صدکناه است.

 
32-
عشق زمان را در تصرف خود در میاورد و زمان عشق را در زیر چرخهای خود پایمال.

33- با گفتن اینکه : یافتن عشق غیر ممکن است، مانع ورود عشق به زندگی خود نشو، سریع ترین راه دریافت عشق، بخشیدن آن به دیگران است.

 
34 – 
سعی کن کسی رو دوست داشته باشی که قلبش اونقدر بزرگ باشه که واسه جا کردن خودت، تو قلبش مجبور نشی خودتو کوچک کنی.

 
35-
عاشق آن نیست که یک دل به صد یار دهد. عاشق آن است که صد دل به یک یار دهد. 

36- عاشقان دیوانگان خوشبختی هستند که در آتش جنون خود می سوزند و لب از لب بر نمی دارند. ( اراسم)

 
37- کسی که فکر میکند روزی عشق از بین میرود ، عاشق واقعی نیست.

 
38- 
همیشه عاشق کسی باش که لایق عشق باشد نه تشنه ی عشق زیرا تشنه ی عشق روزی سیراب می شود.

 
39-
عشق تنها شیوه ای است که با آن می توان به اعماق وجودی انسان دیگر دست یافت.

 
40-
عشق تنها مرضی است که بیمار از آن لذّت می برد!

 
41- عشق شاه کلیدی است که تمام دهلیزهای قلب را میگشاید  
)ایوانز(

 
42-
اولین طلیعه عشق آخرین تابش عقل است) آنتوان برت(

 
43-
عشقِ مرد قسمتی از زندگی او و عشق زن همه زندگی اوست) لرد بایرون(

 
43-
همه بخاطر عشق زاده شده ایم .... عشق پایه و اساس هستی و تنها پایان آنست)دیز رائیلی(

 
44 -
اگر می خواهید دوستتان بدارند دوست بدارید و دوست داشتنی باشید. ) فرانگلین)

45- عشق حقیقی هیچ گاه یکنواخت و آرام پیش نمی رود. (ویلیام شکسپیر)

46- عاشق واقعی کسی است که معشوق خود را آزاد می گذارد تا خودش باشد. در عشق اجباری نیست. عشق یعنی امکان انتخاب به معشوق دادن . برای آنکه کسی یا چیزی را بدست آوری رهایش کن.

47- اگر عشق در پی چیزی جز کشف اسرار عشق باشد ، به حقیقت عشق نیست



:: موضوعات مرتبط: ادبی , عاشقانه , ,
:: بازدید از این مطلب : 882
|
امتیاز مطلب : 35
|
تعداد امتیازدهندگان : 11
|
مجموع امتیاز : 11
تاریخ انتشار : پنج شنبه 21 بهمن 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : علی افسری نژاد

در جزيره اي زيبا تمام حواس ، زندگي ميکردند:

 

شادي ، غم ، غرور ، عشق ، ...

روزي خبر رسيد که به زودي جزيره به زير آب خواهد رفت.

همه ي ساکنين جزيره قايق هايشان را آماده و جزيره را ترک کردند.اما عشق ميخواست تا آخرين لحظه بماند، او عاشق جزيره بود.

وقتي جزيره به زير آب فرو ميرفت ، عشق از ثروت که با قايقي با شکوه جزيره را ترک ميکرد کمک خواست و از او پرسيد " آيا ميتوانم با تو همسفر شوم ؟"

ثروت گفت : نه! من مقداري طلا و نقره داخل قايق ام هست و ديگر جايي براي تو وجود ندارد.

پس عشق از غرور که با يک کرجي زيبا راهي مکان امني بود ، کمک خواست.

غرور گفت : نه نميتوانم تو را با خودم ببرم چون تمام بدنت خيس و کثيف شده وقايق زيباي مرا کثيف خواهي کرد.

غم در نزديکي عشق بود. پس عشق به او گفت : اجازه بده تا با تو بيايم.

غم با صدايي حزن آلود گفت : آه عشق ، من خيلي ناراحتم و ميخواهم تنها باشم.

عشق به سراغ شادي رفت ولي او آنقدر غرق شادي و هيجان بود که حتي صداي عشق را هم نشنيد.

آب هر لحظه بالاتر مي آمد و عشق کم کم نا اميد ميشدکه ناگهان صدايي سالخورده گفت : بيا عشق ، من تورا خواهم برد.

عشق آنقدر خوشحال شده بود که حتي فراموش کرد نام پيرمرد را بپرسد و سريع خودرا به قايق رساند و جزيره را ترک کرد.

وقتي به خشکي رسيدند، پيرمرد به راه خود رفت . عشق براي قدرداني بدنبال نام او بود ... ميخواست بابت مهرباني و کمک اش ازش تشکر کنه ...

عشق نزد علم که مشغول حل مساله اي روي شن هاي ساحل بود رفت و از او پرسيد : آن پيرمرد که بود؟

علم پاسخ داد: زمان .

عشق با تعجب گفت : زمان ؟؟ اما او چرا به من کمک کرد؟

علم لبخندي خردمندانه زد و گفت :

زيرا تنها زمان ، قادر به درک عظمت عشق است...



:: موضوعات مرتبط: عاشقانه , ,
:: بازدید از این مطلب : 778
|
امتیاز مطلب : 35
|
تعداد امتیازدهندگان : 8
|
مجموع امتیاز : 8
تاریخ انتشار : سه شنبه 19 بهمن 1389 | نظرات ()